شما

مرکز مطالعات حکمت – دانش و فن معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی

مرکز مطالعات حکمت - دانش و فن معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی

به داشت محیط در تمدن ایرانی اسلامی

فرستادن به ایمیل چاپ مشاهده در قالب پی دی اف

به داشت محيط در تمدن ايراني اسلامي

(از منظر معماري و شهرسازي)

 

محمد هادي عرفان[1]

 كليد واژه ها : معماري-شهرسازي- مكان يابي- محيط شهري

 

 

چكيده مقاله  : 

نگارنده  در اين مقاله سعي دارد تا با تفكيك  مساله پيشگيري و درمان از يكديگر ، در نيمه نخست مقاله به سابقه تئوري  و نظريه پردازي و تاريخچه تجربه هاي اجرايي  مساله پيشگيري در بهداشت محيط اعم از مكان يابي شهرهاي جديد بپردازد.

سپس در نيمه دوم مقاله نويسنده ، به تجربه هاي مصداقي و مشخص مسلمانان درباره بهداشت محيطهاي درماني خواهد پرداخت. و در پايان جمع بندي مختصري از اين دو بخش مقاله ارائه خواهد شد . اين مقاله داراي هفت فصل درباره ديدگاههاي ابن خلدون، ناصرخسرو،ابن بطوطه، و معرفي درباره باغهاي ايراني، آب در شهرسازي ايراني و امر حسبت و مقوله مهم بيمارستان سازي در فرهنگ ايراني اسلامي خواهد بود.

متن کامل مقاله بصورت pdf

[1] . كارشناس ارشد معماري مدرس دانشكده فني مشهد

آخرین بروز رسانی مطلب در يكشنبه ، 7 فروردين 1390 ، 12:00

شهر اسلامی رویا یا واقعیت.روزنامه ایران.8/4/91

فرستادن به ایمیل چاپ مشاهده در قالب پی دی اف

شهر اسلامي؛ رؤيا يا واقعيت

مهندس محمد هادی عــرفان

شهر، تغییر شکل یافته کلمه شار است.‌ کلمه ایرانی و نشانه‌ای از مدنیت دیرپای این سرزمین. هزاران سال است که شهر در فرهنگ این سرزمین وجود دارد و البته ساخته و پرداخته مي‌شود. اما کلمه شهرسازی به نظر بسیاری از اندیشمندان معاصر برگردان نه چندان امانتدارانه‌ای از urbanism است.‌ در كالبدشكافي اين كلمه مي‌توان گفت پسوند «ساز» برگرفته از بن مضارع ساختن است. در واقع پسوند ساز فی نفسه فعل امر بساز را با خود همراه و در خود مستتر دارد. لذا نگارنده از این کلمه نوعی حالت آمرانه و نگاه از بالا و بلکه تحکم را می‌فهمد. در واقع در این نگاه به کلمه می‌توان از شهرساز و شهرسازی معنایی یک جانبه دریافت نمود. معنایی که در متن خود نگاهی فرادستی به مردم دارد و مردم را فرودست و عامل مجری این روند می‌پندارد.
واقعیت آن که شهرسازی به همان معنایی که در ایران فهمیده و طی دوران پهلوی اول و دوم فهمیده و عمل شد، عملاً فعلی مستبدانه و ابلاغی بوده است.‌ به همین خاطر هم شابلون رضاخانی توسعه- یا به تعبیر ملاطفت‌آمیزتر، الگوی تهران- در کمتر از نیم قرن بر بدنه بافت‌های عمده شهرهای اسم و رسم‌دار ایرانی حک مي‌شود و هر شهری دارای بافتی مي‌شود منقطع و تکه تکه که البته بعداً بافت فرسوده می‌خوانندش.
به این اقدام معمولاً می‌توان میدان یا میدان‌هایی و چهار یا 6 خیابان به هم رسیده را هم افزود. این الگو از همدان تا بیرجند قابل مشاهده است. در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی، بازگشت به خویشتن با اقبال مواجه است لذا اصطلاحاتی مانند معماری ایرانی و.‌.. کم کم در فضای بعد از انقلاب رونق افزون‌تر از گذشته‌ای پیدا می‌کند. اما ترکیب شهرسازی اسلامی یا شهرسازی اسلامی- ايراني ترکیب نوساخته‌ای است و با وجود این که هم اکنون چند سالی است برخی دانشگاه‌ها در کشور به تربیت دانشجوی شهرسازی اسلامی مشغول هستند ولی هنوز هم می‌توان بر روی چیستی این مفهوم به بحث نشست. بماند که اساساً بحث شهرسازی اسلامی یکی از بحث‌های داغ و روز اندیشمندان و حکمرانان جهان اسلام است و تلاش‌های وسیعی در این زمینه در مالزی، عربستان و یوگسلاوی زودتر از ایران شروع شده است.‌ در فضای فعلی کشور می‌توان صاحبان فکر و قلم در این زمینه را در چند اردوگاه فکری تقسیم‌بندی نمود. عده‌ای از اندیشمندان آشکار و پنهان، اساساً قائل به این ترکیب نیستند و البته ادله‌ای هم برای خود دارند. مثلاً یکی از این بزرگان در مورد معماری اسلامی هم نگاهی انکارآمیز داشت و دلیل می‌آورد که وقتی معماری و شهرسازی مسیحی نداریم، طبعاً معماری و شهرسازی اسلامی هم معنا ندارد. عده‌ای دیگر از اندیشمندان با الهام از آرای دكتر سیدحسین نصر، نگاهی تأویلی به معماری و شهرسازی اسلامی دارند. شاید بتوان مرحوم آنه‌ماری شیمل و تیتوس بورکهارت را هم جزو این دسته افراد دانست.‌ این نحله فکری بیشتر از باور به دین خالص؛ باور به نوعی برداشت باطنی و مکاشفه‌ای از دین دارد. لذا برداشت‌های عرفانی و آغشته به رؤیا و الهام و اشراق به دین و معماری دینی اسلام دارد و سعی دارد با مکاشفه و تأویل برای معماری اسلامی به معنایی توحیدی برسد. این نگاه به احتمال زیاد زاویه‌ای جدی با قرائت ائمه معصومین (ع) از دین دارد.‌ نوعی عرفان صلح‌جو که با قدرت و سلطان میانه خوبی دارد و سعی دارد سوسویی از معرفت را در حاشیه مجالست با قدرت سیاسی به نمایش بگذارد. سنت‌گرایی و احترام فوق‌العاده به هر آنچه از گذشته باقی‌مانده از ویژگی‌های این رویکرد است.
دسته دیگری از اندیشمندان این حوزه نگاهی کاملاً کالبدی به موضوع دارند. یعنی تعریف و پسوند اسلامی را به معماری و شهرسازی پذیرفته‌اند و بدون قائل بودن به هیچ تأویلی دقیقاً به دنبال ثبت و کشف روابط فضایی، تکنیک‌های اجرایی، نسبت‌های هندسی و.‌.. در آثار باقیمانده حکومت مسلمانان هستند. مرحوم پوپ از موفق‌ترین افراد در این زمینه است. ارنست کونل و تا حدی استاد کرامت‌الله زیاری را می‌توان جزو این دسته دانست. مهم‌ترین کوشش‌های این طیف بر کشف روابط عملکردی فضاها و بناها مصروف شده و نتایج جالب توجهی هم از تحقیقات‌شان به دست آمده است. چهارمین دسته از اندیشمندان علاقه‌مند به موضوع شهرسازی و معماری اسلامی، کسانی هستند که نگاهی کاملاً مرمتی و میراثی به موضوع دارند. یعنی جنبه حفظ و احیا و مرمت برایشان اولویت دارد. برخی از آنان هنوز هم دغدغه‌هایشان در مقیاس معماری است و برخی نگران بافت‌های شهری آن هم در مقیاس شهرسازی هستند. شاید بتوان مرحوم دکتر باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی را به نوعی جزو این گروه دانست.
مثلاً ایشان در تحلیل مسجد جامع كبير يزد بر جزئیات واقعی بنا متمركز بود و کمتر به سراغ تأویل‌ها و برداشت‌های شبه عرفانی می‌رفت. هر آنچه می‌گفت، بر اساس آنچه می‌دید، بود.‌ لذا مباحثی که مطرح می‌نمود، کاملاً آکادمیک و قابل بررسی بود. پنجمین گروه علاقه‌مند به موضوع را می‌توان مدیران اجرایی دانست.‌ کسانی که عموماً مدرک مهندسی دارند.‌ به خاطر خصلت روحیه مهندسی بشدت نتیجه‌گرا و دوستدار تکنولوژی هستند لذا از طرفی علایق فرهنگی‌شان آنها را وا می‌دارد تا از پسوند اسلامی در موقعیت‌های مناسب استفاده کنند و از طرف دیگر روحیه اجرایی، غیر تأویلی، غیر فلسفی و غیر عرفانی‌شان و طبیعت نتیجه‌گرای موقعیت شغلی‌شان باعث مي‌شود که وارد موضوع شهرسازی و معماری اسلامی شوند و تا از آنان در مورد موضوع سؤال مي‌شود، به سراغ مصداق‌هایی مانند کاشی و طاق و قوس مي‌روند. البته این فی نفسه نه حسن است و نه عیب.‌
ششمین گروه کسانی هستند که نه برای معماری و شهرسازی بلکه در قالب پارادایم فکری آشکارا دینی به سراغ موضوع آمده‌اند. تعابیر محدود اما عمیق شهید سیدمرتضی آوینی یکی از بهترین مصداق‌های این نوع نگاه است. اخیراً نیز حضرت آیت‌الله جوادی آملی و برخی دیگر از بزرگواران وارد مبانی عمیقی از موضوع شده و اشاراتی داشته‌اند. حضرت آیت‌الله مکارم شيرازي نیز اخیراً در پاسخ به استفتائات برخی از مهندسان معمار و شهرساز، افق جدیدی را در نگاه دین به مقوله معماری و شهرسازی گشوده‌اند که جای تقدیر دارد.
شاید نتوان هنوز به قاطعیت از گفتمان شهرسازی اسلامی یا شهرسازی و معماری اسلامی- ايراني صحبت کرد. به گمان نگارنده؛ استفاده از کلمه‌هایی مانند اسلامی در پیامد کلمه‌هایی تخصصی مانند شهرسازی و معماری اگر به خوبی کاویده و تدقیق نشود بیش از حسن، ممکن است آفت به همراه داشته باشد. به هر حال موارد زیر در تبیین مؤلفه‌های شهر اسلامی می‌بایست روشن شود:
1- می‌دانیم که غیر از 11 سال حکومت نبوی و چهار سال حکومت علوی و تنها چند ماهی حکومت کوتاه امام حسن مجتبی(ع) هیچ‌گاه معصوم در رأس حکومت نبوده است.‌ لذا تعبیر پیشنهادی شهر مسلمانان شاید به واقعیت نزدیک‌تر از کلمه‌هایی شبیه شهر اسلامی باشد.
2- شهر اسلامی یک رؤیاست؟ یک چشم‌انداز است؟ یک مطالبه است؟ یا یک واقعیت؟ این باید با گفت‌وگوی بین اندیشمندان روشن گردد. چرا که هم اکنون برخی از اشخاص از این کلمه به مثابه یک آرزو یاد می‌کنند و برخی آن را به عنوان یک ضرورت مي‌بينند. برخی هم آن را حتی مصداقی برای شهرهای مذهبی‌مان به کار می‌برند. حتی در برخی رده‌های اجرایی تمایل به استفاده از پسوند اسلامی آنقدر شایع است که به ترکیبات نیمه طنزی مانند پارک اسلامی هم اشاره مي‌شود!
3- بین شهرسازی و معماری اسلامی- ايراني و شهر اسلامی باید فرق قائل شد. می‌توان شهرسازی اسلامی داشت اما شهر اسلامی به عنوان یک چشم‌انداز باقی بماند و ما به دنبال یک مصداق مشخص از آن در عالم واقع نگردیم. در همه شهرها به هر حال تکدی‌گری، انواع جرائم ممنوع و حرام و بسیاری از اتفاقات می‌افتد که عملاً باعث مي‌شود عنوان شهر اسلامی برای شهرهای ما غیرقابل مصرف شود. می‌توان بر اساس آموزه‌های دین مقدس به سمت شهرسازی و معماری اسلامی و یا با قید مناسب‌تر اسلامی- ايراني رفت و البته کیفیت محیط‌های شهری را ارتقا داد اما ادعای شهر اسلامی ادعایی سنگین و بزرگ است و اگر همین طور بی محابا مصرف شود، شاید ارج و قرب موضوع هم مخدوش شود.
* پژوهشگر معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی، مدیر مرکز مطالعات حکمت دانش و فن شهرسازی و معماری اسلامی- ايراني (شما) و دبیر همایش جایگاه عناصر دینی در توسعه شهری (خرداد1391)

فراخوان همکاری و قف مطلب برای سایت

فرستادن به ایمیل چاپ مشاهده در قالب پی دی اف

سایت مرکز مطالعات حکمت دانش و فن شهرسازی و معماری ایرانی اسلامی -مرکز مطالعات شما - با نام لاتین IIUA.IR راه اندازی شد. منتظرارسال مقالات. مطالب. نقد معماری. خلاصه کتاب و ... و آثار ارزشمندتان هستیم. تیم تحریریه شما منتظر شماست. اثارتان را به ایمیل آدرس ایمیل جهت جلوگیری از رباتهای هرزنامه محافظت شده اند، جهت مشاهده آنها شما نیاز به فعال ساختن جاوا اسكریپت دارید بفرستید.

سایت رسما در جمعه 19 فروردین 1390 در ساعت 12.00 با گرامیداشت هیجدهمین سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی  افتتاح شد. 

آخرین بروز رسانی مطلب در دوشنبه ، 2 خرداد 1390 ، 09:57

تلمذ هنر

فرستادن به ایمیل چاپ مشاهده در قالب پی دی اف

تلمذ هنر

محمد هادی عرفان

کارشناس ارشد معماری ومدرس دانشگاه

هنر به روایت بنیانگزار بزرگترین انقلاب سده اخیر دمیدن روح تعهد در کالبد انسانهاست و این معنای هنر فاصله قابل اشاره ای با معنای آن در فرآیند آموزش هنر در مراکز آموزشی کشور دارد.هنر فارغ از تعهد ، چنبره خود را بر مراکز آموزشی انداخته و دولتی و آزاد و غیر انتفاعی و انتفاعی نمی شناسد. شاید بتوان به صراحت از «رابطه هنر و تعهد» به عنوان مهمترین چالش جدی عرصه آموزش هنر و تربیت هنرمند در نظام آموزشی انقلاب اسلامی نام برد.

 فایل کامل مقاله بصورت pdf

آخرین بروز رسانی مطلب در جمعه ، 5 فروردين 1390 ، 22:27

مبنای تئوریک شهرسازی در جهت حیات طیبه اسلامی

فرستادن به ایمیل چاپ مشاهده در قالب پی دی اف

بسم الله الرحمن الرحیم

مبنای تئوریک  شهرسازی در جهت حیات طیبه اسلامی

 

محمدهادی عرفان؛ کارشناس ارشد معماری،گروه مهندسین عرفان آفرینش. مرکز مطالعات شما(مرکز مطالعات حکمت دانش و فن شهرسازی و معماری ایرانی اسلامی)

سیده محبوبه داورپناه بایگی؛ دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری، دانشگاه امام رضا (علیه السلام) مشهد

آدرس مکاتبه : مشهد، کدپستی9139673614

مقدمه

بیش از 14 قرن است که اسلام با جامعیت خود در تمام جنبه های مادی و معنوی زندگی بشر همواره با برنامه ی جامع و ایدئولوژی منحصر به فرد خود در اختیار بشر بوده است. چشم انداز شهر اسلامی همواره در طول تاریخ اسلام همواره یکی از اهداف غایی مسلمانان بوده است. در تعریف شهر اسلامی برخی بر این باورند که ؛ شهر اسلامی به شهرهایی اطلاق می شود که در سرزمین های دارای فرهنگ و اعتقادات نشأت گرفته از دین اسلام ایجاد شده یا رشد یافته اند.( پوراحمد و موسوی، 1389) متفکران اسلامی شهر اسلامی را عبارت از نمایش فضایی شکل و ساختمان اجتماعی می دانند که بر اساس ایدئال های اسلامی، فرم های ارتباطی و عناصر تزئینی، خود را در آن وارد کرده است. در شهر اسلامی، فرم به تبع معنا تعریف می شود و کالبد، هویت خود را از محتوا اخذ می کند و این متاثر از بنیان های نظری هنر و معماری اسلامی است که نسبت قالب و محتوا همچون نسبت روح و کالبد در بنیان های جهان شناختی اسلامی است؛ همچنان که در جهان بینی اسلامی و قرآنی ماده به کرامت معنا شرافت می یابد و از هویت سفلایی خویش خارج شده و به نورانیت معنا منور می شود. قالب نیز در هنر اسلامی فرمی متنایب با شرافت محتوا دارد. (بلخاری ، 1388)

    همچنین در مورد ماهیت و قابلیت تمایز شهر اسلامی نظریه های گوناگونی مطرح شده است. در یک دسته بندی کلی پنج نظریه یا موضع مشخص زیر قابل توجه است:

1.  نظریه هایی که شهر در قلمرو فرهنگ اسلامی را تقلیدی از شهرهای قدیمی رومی و یونانی می دانند.

2.  نظریه هایی که در قلمرو فرهنگ اسلامی را صفت شرقی داده و آن را شهر شرقی نامیدند.

3.  نظریه هایی که در قلمرو فرهنگ اسلامی را فاقد شرایط و ویژگی یک شهر می دانند.

4.  نظریه هایی که در قلمرو فرهنگ اسلامی را فاقد تداوم و استمرار تاریخی می دانند.

5.  نظریه هایی که در قلمرو فرهنگ اسلامی را دارای ساختار سست و بی قاعده می دانند. ( پوراحمد، 1389)

    قرآن کریم در آیه 15 سوره ی مبارکه سبا از عنوان «بلده طیبه» یاد می کند یعنی شهری بسیار زیبا و نیکو، در تفسیر درمی یابیم که سبا شهری بوده سر سبز و آباد و حاصل خیز در یمن و از هرگونه کمبود و آفات، ناامنی، فحشا و قحطی در امان بوده است. مردم سبا این همه نعمت را در ازای ساختن یک سد و مهار سیلاب ها و کنترل و مدیریت آب توانستند به دست آورند. (شما،1390)

پس از ورود این مکتب با تمدن شرقی و ایرانی منجر به ایجاد سه اصل بنیادین آفرینش در این نوع نگرش شد؛ سه اصل خداوند، انسان و طبیعت است. ذکر این نکته ضروری است که این سه اصل در دیدگاه مرتبه ای متفاوتند. ظهور نگرش ایرانی اسلامی در شهرسازی ایرانی اسلامی متبلور شده است. در بررسی نظریه های پیرامون شهر اسلامی ایرانی دیدگاه های متفاوت و گاه متضاد وجود دارند . عده‌ای از اندیشمندان اساساً قائل به این ترکیب نیستند. مثلاً یکی از این بزرگان در مورد معماری اسلامی هم نگاهی انکارآمیز داشت و دلیل می‌آورد که وقتی معماری و شهرسازی مسیحی نداریم، طبعاً معماری و شهرسازی اسلامی هم معنا ندارد.

عده‌ای دیگر از اندیشمندان با الهام از آرای دكتر سیدحسین نصر، نگاهی تأویلی به معماری و شهرسازی اسلامی دارند. این نحله فکری بیشتر از باور به دین خالص؛ باور به نوعی برداشت باطنی و مکاشفه‌ای از دین دارد. لذا برداشت‌های عرفانی و آغشته به رؤیا و الهام و اشراق به دین و معماری دینی اسلام دارد و سعی دارد با مکاشفه و تأویل برای معماری اسلامی به معنایی توحیدی برسد. این نگاه به احتمال زیاد زاویه‌ای جدی با قرائت ائمه معصومین (ع) از دین دارد.‌

دسته دیگری از اندیشمندان این حوزه نگاهی کاملاً کالبدی به موضوع دارند. یعنی تعریف و پسوند اسلامی را به معماری و شهرسازی پذیرفته‌اند و بدون قائل بودن به هیچ تأویلی دقیقاً به دنبال ثبت و کشف روابط فضایی، تکنیک‌های اجرایی، نسبت‌های هندسی و.‌.. در آثار باقیمانده حکومت مسلمانان هستند.

چهارمین دسته از اندیشمندان علاقه‌مند به موضوع شهرسازی و معماری اسلامی، کسانی هستند که نگاهی کاملاً مرمتی و میراثی به موضوع دارند. یعنی جنبه حفظ و احیا و مرمت برایشان اولویت دارد.

پنجمین گروه علاقه‌مند به موضوع را می‌توان مدیران اجرایی دانست.‌ عموماً مدرک مهندسی دارند و به خاطر خصلت روحیه مهندسی بشدت نتیجه‌گرا و دوستدار تکنولوژی هستند لذا از طرفی علایق فرهنگی‌شان آنها را وا می‌دارد تا از پسوند اسلامی در موقعیت‌های مناسب استفاده کنند.

ششمین گروه کسانی هستند که نه برای معماری و شهرسازی بلکه در قالب پارادایم فکری آشکارا دینی به سراغ موضوع آمده‌اند. تعابیر محدود اما عمیق شهید سیدمرتضی آوینی و اخیراً حضرت آیت‌الله جوادی آملی، حضرت آیت‌الله مکارم شيرازي و برخی دیگر از بزرگواران وارد مبانی عمیقی از موضوع شده و اشاراتی داشته‌اند.

تفاوت نگاه ها به شهر و شهرسازی اسلامی و در مراتب بالاتر آن شهر اسلامی را می توان در موضوعات اساسی از قبیل محدودیت حکومت معصوم در جوامع اسلامی و روشن نبودن چشم انداز و غایت شهر اسلامی جست و جو کرد. در مجموع اگر شهر اسلامی یک غایت در نظر گفته شود، همواره تلاش طالب در جهت رسیدن به مطلوب نهایی خود ادامه دارد. گویا این تلاشی است پایان ناپذیر و عاملی است جهت تحرک و پویایی شهرسازی.

در این پژوهش سعی بر این است تا با استعانت از قرآن به عنوان کتاب قانون جوامع اسلامی و احادیث گرانبهای معصومین به این حوزه ورود پیدا شود و با معرفی چند اصل موجز به عنوان شروعی بر یک حرکت بی پایان در راه رسیدن به حیات طیبه اسلامی طی طریق نمود.

اصول تئوریک شهرسازی اسلامی

در جهت ایجاد شهر اسلامی، رعایت اصول زیر ضروری به نظر می رسد :

1.      اصل نگاه آیه وار به طبیعت

انسان و طبیعت در یک سیستم کامل در جهان هستی زندگی می کنند. شرط حیات و چگونگی زندگی مستلزم تعامل مناسب و پایدار در این چرخه است. قرآن کریم نیز در آیات متعددی به این اشاره نموده است.

خداوند در قرآن رابطه بین طبیعت و انسان را در سه قالب طبیعت برای انسان، طبیعت در تسخیر انسان و طبیعت برای همه انسان ها یاد می کند که ذیلاً به برخی از آن ها اشاره می شود.

طبیعت برای انسان؛ خداوند در این آیات اصل ایجاد طبیعت را برای انسان می داند.

-   در سوره نحل آیه 5 خداوند مى‏فرمايد:  «وَ الأَْنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ فِيها دِفْ‏ءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ» چهارپايان را آفريد كه براى شما از آنها گرما (جامه‏هاى گرم) و سودهاى ديگر فراهم مى‏آيد و از آنها مى‏خوريد.

-   در همين سوره آیه 10 خداوند همچنين مى‏فرمايد: «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً...» اوست (خدايى) كه از آسمانها آب فرستاد كه از آن مى‏آشاميد و بدان درخت و گياه مى‏رويد، كه در آن (روييده‏ها)، دامهاى خود را مى‏چرانيد.

-   و در آيه بعد مى‏فرمايند: «يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخِيلَ وَ الأَْعْنابَ وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ» و با آن برايتان كشتزارها و درختهاى زيتون و خرما و انگور و همه گونه محصول مى‏روياند.

-   در سوره نمل آیه 60 نيز خداوند مى‏فرمايد: «وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ» براى شما از آسمان آب فرستاد، پس با آن آب، بوستانهايى شادى‏انگيز رويانيديم.

      طبیعت در تسخیر انسان؛

-   خداوند در سوره نحل آیه 12 مى‏فرمايند: «وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ...» خداوند، خورشيد و ماه را مسخّر شما ساخت.

-   و در سوره ابراهیم آیه 33 چنين مى‏فرمايد: «وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ...» خداوند، شب و روز را براى شما تسخير كرد.

-   و در جاى ديگر در سوره لقمان آیه 20 اشاره مى‏كند: «أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الأَْرْضِ ...» آيا نديديد كه خداوند آنچه در آسمانها و زمين است، مطيع شما كرد.

طبیعت برای همه؛ در اين آيات بهره‏بردارى از منابع طبیعی را متعلق به همه انسانها، در همه زمانها در جهت رفع نيازها و رعايت حقوق همه انسانها در همه دوره‏ها مى‏داند. این مفاهیم امروزه با دیدگاه توسعه ی پایدار در جهان مطرح است.

-   خداوند در سوره بقره آیه 29 مى‏فرمايد: «هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الأَْرْضِ جَمِيعاً» و اوست آن (آفريننده‏اى) كه همه آنچه در زمين است براى شما آفريد.

-   در سوره اعراف آيه 10 خداوند مى‏فرمايد: «وَ لَقَدْ مَكَّنّاكُمْ فِي الأَْرْضِ وَ جَعَلْنا لَكُمْ فِيها مَعايِشَ» شما را از امكانات زمين بهره‏مند ساختيم و وسائل معيشت شما را در آن فراهم كرديم.

-   در آيه 10 سوره الرحمن آمده است: «وَ الأَْرْضَ وَضَعَها لِلأَْنامِ» و (خداوند) زمين را براى همگان قرار داد.

حق استفاده از مواهب طبیعی که در اختیار انسان قرار گرفته مسئولیت حفاظت از آن را بدون قید زمان برای انسان ها به همراه دارد.

2.      اصل قناعت

از حضرت علی علیه السلام در حکمت 371 نهج البلاغه می خوانیم : هيچ گنجی غنی تر از قناعت نيست.

واژه هايی هم معنا و هم مفهوم با قناعت عبارتند از کفاف، اقتصاد، اقتصادر، زهد. کفاف از ريشه کف به معنی آنچه حاجت آدمی را برمی آورد و مانع درخواست و تمنای از غير می گردد. به زبان ساده تر می توان گفت به معنی کفايت کردن يا کافی بودن است. قناعت را می توان به اشکال بهره برداری صحیح، میانه روی و پرهیز از اسراف تبیین کرد.

تمتع و بهره برداری 

اسلام به شدت با زهد منفی، رهبانیت و کناره گیری از استفاده مواهب و نعمت های الهی مخالف است.

-   قرآن کریم در این رابطه در سوره اعراف آیه 32 می فرمایند: « قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّـهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ  قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ  كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ » یعنی [ای پیامبر!] بگو زیورهایی را که خدا بر بندگانش پدید آورده و روزی های پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده؟ بگو این [نعمت ها] در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آورده اند و روز قیامت نیز خاص آنان می باشد.

-   قرآن کریم در سوره بقره آیه 195 می فرماید: «ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکه» با دست خودتان، خود را به هلاکت نیاندازید

میانه روی 

قناعت، به تعبیر روایات اسلامی، گنج بی پایان است، راهی که با پیمودن آن، انسان در زندگانی اش از مدار اعتدال خارج نخواهد شد.

-   خداوند در قرآن کریم در سوره فرقان آیه 67 بندگان خالص را چنین معرفی می کند : « وَ الَّذینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَوامًا» آنان کسانی هستند که هر گاه انفاق کنند نه اسراف کنند و نه سخت گیری، بلکه در میان این دو، اعتدال می ورزند.

-   و یا در سوره بقره آیه 14 یکی از خلصت های مثبت مسلمانان را این گونه معرفی می کند : «و کذلِکَ جَعلناکُمْ اُمَّةً وَسَطاً» و این گونه شما را امت میانه قرار دادیم

پرهیز از اسراف و تبذیر 

نهی شدید اسلام از اسراف و تبذیر و تضییع نعمت های الهی است به گونه ای که در آیات و روایات اسلامی این عمل، در ردیف گناهان نابخشودنی و بزرگ برشمرده شده است.

-   در این باره در قرآن کریم سوره مومنون آیه 51 می خوانیم: «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا انه لایحب المسرفین» بخورید و بیاشامید اما اسراف و زیاده روی نکنید زیرا که خداوند متعال اسراف کنندگان را دوست نمی دارد.

-   در سوره غافر آیه 43 نیز اینگونه بیان شده است : «و ان المسرفين هم اصحاب النار» و به راستي که اسرافکاران اهل آتش اند.

-   در سوره انبیا آیه 9 بیان شده است : «واهلکنا المسرفين » و ما مسرفين را نابود ساختيم.

-           حضرت علي عليه السلام درباره اسراف مي فرمايد: «السرف مثواة والقصد مثراة» اسراف موجب هلاکت و ميانه روي مايه زياد شدن ثروت است .

قناعت و پرهیز از اسراف در شهرسازی را می توان در بهره مندی از انرژی های نو و پاک تعریف کرد.

3.      اصل کرامت انسانی

حفظ شان خلیفه الهی انسان در شهرسازی فرضی اساسی باید باشد. کرامت و مشتقات مختلف آن حدود 47 بار در قرآن کريم به کار رفته است. کرامت به معنی بزرگواری و شرافت است. از نگاه قرآن، كرامت انسان به عنوان يك اصل آفرينش در نظر گرفته و كرامت در سرشت انسان تنيده شده است.

خداوند متعال در سوره اسراء  آیه ٧٠ مى فرمايد:« و لقد كرّمنا بنى آدم و حملناهم فى البر و البحر و رزقناهم من الطيبات و فضلناهم على كثير مماً خلقنا تفضيلاً» ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم، و آنان را در خشكى و دريا بر نشانديم، از چيزهاى پاكيزه روزى اشان داديم و آنان را بر بسيارى از آفريده هاى خود برترى آشكار داديم.

از این آیه نکات زیر قابل توجه است :

-  مقصود از آيه، بيان حال همه انسان ها با قطع نظر از كرامت الهى و قرب و فضيلت روحى خاص براى پاره اى از افراد است. پس اين كلام شامل مشركان، كافران، فاسقان هم مى شود - حفظ كرامت انسانى نيازمندان جامعه

-          اصل پاکیزگی در همه زندگى، رفتارها، گفتارها و كردارهاى انسان

-  نفى نگرش طبقاتى؛ همچنان که در آیات دیگری از قبیل سوره بقره آیه 199 : «ثم افيضوا من حيث افاض الناس و استغفروا الله إن الله غفور رحيم» پس از همان جايى كه [انبوه] مردم روانه مى شوند، شما نيز روانه شويد و از خداوند آمرزش خواهيد كه خدا آمرزنده مهربان است و در سوره شعرا آیه 111 : «قالوا أنؤمن لك و اتبعك الأرذلون» (قوم نوح) گفتند: آيا به تو ايمان بياوريم و حال آنكه فرومايگان از تو پيروى كرده اند؟ و در سوره هود آیه 28 : «فقال الملأ الذّين كفروا من قومه ما نريك الاّ بشراً مثلنا و ما نريك اتّبعك الاّ الذين اراذلنا بادى الرأى و ما نرى لكم علينا من فضل بل نظنُّكم كاذبين» پس سران قومش كه كافر بودند، گفتند: ما تو را جز بشرى مثل خود نمى بينيم و جز فرومايگان ما، آن هم نسنجيده، نمى بينيم كسى تو را پيروى كرده باشد، و شما بر ما امتيازى نداريد، بلكه شما را دروغگو مى دانيم) اين نوع نگرش طبقاتى با كرامت و شرافت انسان ها ناسازگار است و اديان معمولاً با اين نگرش مواجه مى شدند و به همين جهت، معمولاً پيروان نخستين اديان الهى، توده هاى محرومى بودند كه در سايه نگرش طبقاتى، كرامت انسانى آنان خرد شده بود و در دين الهى بازيابى آن كرامت را مى جستند.

-  اختلاف ها و گاه تمايزها، فقط براى شناسايى يكديگر است و ملاك برترى ها نيست و نبايد مايه تفاخر و يا توجيه گر تحقير و كرامت شكنى ديگران شود «ويل لكلّ همزه لمزه» واى بر هر بدگوى عيب جوى (همزه- 1) و در سوره حجرات آيه 11 مى فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا لا يسخر قوم من قوم عسى ان يكونوا خيراً منهم و لا نساء من نساء عسى ان يكنّ خيراً منهنّ و لا تلمزوا انفسكم و لا تنابزوا بالالقاب بئس الأسم الفسوق بعد الأيمان و من لم يتب فأولئك هم الظالمون» اى كسانى كه ايمان آورده ايد، نبايد قومى قوم ديگر را ريشخند كند؛ شايد آنها از اينها بهتر باشند، و نبايد زنانى زنان [ديگر] را [ريشخند كند]؛ شايد آنها از اينها بهتر باشند، و از يكدگير عيب مگيريد، و به همديگر لقب هاى زشت مدهيد. چه ناپسنديده است نام زشت پس از ايمان! و هر كه توبه نكرد، آنان خود ستمكارند

-  وضوح كرامت شكنى تكبّر و پيامدهاى آن «ولا تصعّر خدك للناس و لا تمش فى الأرض مرحاً ان الله لا يحب كل مختال فخور* و اقصد فى مشيك و اغضض من صوتك انّ انكر الأصوات لصوت الحمير» و از مردم [به نخوت] رخ بر متاب، و در زمين به نخوت راه مرو كه خدا خودپسند لافزن را دوست ندارد و در راه رفتن خود ميانه رو باش و صدايت را آهسته ساز كه بدترين آوازها بانگ خران است(لقمان- 18). و در آيه اى ديگر، همين مفهوم را خطاب به پيامبر اكرم(ص) و در واقع به همه مسلمانان مى آورد و مى فرمايد: (در زمين به نخوت گام بر مدار؛ چرا كه هرگز زمين را نمى توان شكافت و در بلندى به كوه ها نمى توان رسيد)

-  یکی دیگر از موانع اجتماعی کرامت و عواملی که جلوی شکوفایی استعدادهای انسانی را می گیرد، احساس ناامنی خصوصاً از ناحیه حاکمان است. ناامنی به ویژه نسبت به زندگی و ناموس که همه هستی انسان را در معرض خطر قرار می دهد، مخل عزت مندی انسان هاست، زیرا همه آثاری که از انسان بروز می کند وابسته به حیات است و با اخلال در آن و جلوگیری از ادامه حیات، دیگر موضوعی برای کرامت باقی نمی ماند تا در مورد حیثیت آن و حرمت واجب الاحترام آن بحثی صورت گیرد. انسانی که از سوی دیگر همنوعان یا صاحب منصبان و کسانی که دارای موقعیت اجتماعی و حکومتی هستند، مورد تهدید واقع می شود حیاتش در معرض انهدام و خطر قرار گرفته است چگونه می تواند احساس شخصیت وکرامت داشته باشد؟

در شهر اسلامی نباید تبعیضی در برنامه ریزی و ارائه ی خدمات به گروه ها با اشخاص مختلف با هر دین و مسلک و حرفه ای باشد. اصل پاکیزگی از مهمترین مسائل شهرسازی اسلامی است. پرهیز از ایجاد فضاهای و مناطق شهری بر اساس دسترسی قشر خاصی افراد شهر و بسط اختلاف طبقاتی در شهر، توجه به انتخاب نام نیکو بر مناطق شهری و جلوگیری از بدنامی بخشی از شهر، حفظ امنیت و عزت شهروندان نکاتی هستند که از آیات فوق برداشت می شود.

4.      اصل امنیت

امنيت (حالت مصدر) برگرفته از واژه امن است. امن ضد ترس و به گفته برخي نقيض آن است (بقره126؛ نساء91؛ مائده2؛ يوسف99؛ ابراهيم 35؛ نحل112؛ نور55؛ شعراء142 و 146؛ قصص57؛ تين3؛ قريش4). امنيت در لغت حالت فراغت از خطر و هرگونه تهديد يا حمله و يا آمادگي براي رويارويي با هر تهديد و حمله را گويند.

حوزه های امنیت اجتماعی

امنیت اجتماعی دارای حوزه های چندی است که می توان به حوزه هایی چون امنیت در حوزه عقیده و بیان (مقدسات و پدیده های وابسته به آن)، امنیت جانی، مالی(اقتصادی) و عرضی (آبرو و شخصیت اجتماعی) اشاره کرد:

امنیت عقیده و آزادی بیان

-   «لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ » در دين هيچ اجبارى نيست و راه از بيراهه بخوبى آشكار شده است پس هر كس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد به يقين به دستاويزى استوار كه آن را گسستن نيست چنگ زده است و خداوند شنواى داناست (بقره ۲۵۶)

-   «وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاء كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءتْ مُرْتَفَقًا» و بگو حق از پروردگارتان [رسيده] است پس هر كه بخواهد بگرود و هر كه بخواهد انكار كند كه ما براى ستمگران آتشى آماده كرده‏ايم كه سراپرده‏هايش آنان را در بر مى‏گيرد و اگر فريادرسى جويند به آبى چون مس گداخته كه چهره‏ها را بريان مى‏كند يارى مى‏شوند وه چه بد شرابى و چه زشت جايگاهى است (کهف 29)

در قرآن بر آزادی عقیده تاکید شده و از آنجا که عقیده فعلی درونی بر اختیاری بودن آن اشاره می کند و نیز آزادی بیان و انتخاب و امنیت عقیده را با فراهم آوردن بسترهای لازم ایجاد می کند.

امنیت جانی

-   «.... وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» ... نفسى را كه خدا حرام گردانيده جز بحق مكشيد اينهاست كه [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش كرده است باشد كه بينديشد (انعام - 151)

-   «...مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا....» هر كس كسى را جز به قصاص قتل يا [به كيفر] فسادى در زمين بكشد چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد و هر كس كسى را زنده بدارد چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است (مائده - 32)

امنیت جان آدمی از اصول اساسی دین به شمار می آید (انعام آیه ۱۵۱) و کشتن مردم بی گناه جرم و گناهی نابخشودنی تلقی می گردد. (مائده آیه ۳۲). آموزه های دینی برای ایجاد بسترهای مناسب تحقق آرامش روحی و روانی جامعه است؛ زیرا آرامش به عنوان یکی از دو عنصر و مؤلفه اساسی تحقق سعادت در گرو حفظ امنیت جانی افراد جامعه است.

شهر اسلامی علاوه بر تامین مراودات اسلامی در بین ساکنین آن، می تواند با ایجاد فضای کالبدی مناسب (همچون نور، حفظ فضاهای مخفی، شفافیت کالبد عمومی و ...) و استفاده از نظارت عمومی ساکنین در ایجاد بسترهای تامین امنیت جانی نقش ایفا کند.

امنیت اقتصادی

-   «وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَيْدِيَهُمَا جَزَاء بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» و مرد و زن دزد را به سزاى آنچه كرده‏اند دستشان را به عنوان كيفرى از جانب خدا ببريد و خداوند توانا و حكيم است (مائده - 38)

از عوامل مهم ایجاد امنیت اقتصادی جامعه و حفظ اموال مردم، راهکارهایی چون وجوب اجرای حدود مختلف نسبت به افراد و عواملی است که آن را با خطر مواجه و امنیت اقتصادی جامعه را از میان می برند.

-   «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ» اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از آنچه به شما روزى داده‏ايم انفاق كنيد پيش از آنكه روزى فرا رسد كه در آن نه داد و ستدى است و نه دوستى و نه شفاعتى و كافران خود ستمكارانند. (بقره - 254)

-   «وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ جَنَّاتٍ مَّعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ» اوست كسى كه باغهايى با داربست و بدون داربست و خرمابن و كشتزار با ميوه‏هاى گوناگون آن و زيتون و انار شبيه به يكديگر و غير شبيه پديد آورد از ميوه آن چون ثمر داد بخوريد و حق [بينوايان از] آن را روز بهره‏بردارى از آن بدهيد و[لى] زياده‏روى مكنيد كه او اسرافكاران را دوست ندارد. (انعام - 141)

 امنیت اقتصادی در دو سطح کاربرد دارد: یکی فراهم آوری زمینه های تامین معیشت و از میان بردن نداری و بی نوایی؛ و دیگری ایجاد ساز و کارهایی برای امنیت مناسبات اقتصادی و بازرگانی جامعه.

از منظر شهرسازی اسلامی، برنامه ریزی صحیح و تعیین نقش متناسب با کارکرد شهر، تعدیل بازارهای داخلی و تامین ارتباط مناسب بین شهر و مناطق اطراف در ایجاد امنیت اقتصادی و ثبات شغلی افراد شهر بسیار تاثیرگذار است.

امنیت شخصیتی

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ * يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ» اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد نبايد قومى قوم ديگر را ريشخند كند شايد آنها از اينها بهتر باشند و نبايد زنانى زنان [ديگر] را [ريشخند كنند ] شايد آنها از اينها بهتر باشند و از يكديگر عيب مگيريد و به همديگر لقبهاى زشت مدهيد چه ناپسنديده است نام زشت پس از ايمان و هر كه توبه نكرد آنان خود ستمكارند اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پاره‏اى از گمانها گناه است و جاسوسى مكنيد و بعضى از شما غيبت بعضى نكند آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده‏اش را بخورد از آن كراهت داريد [پس] از خدا بترسيد كه خدا توبه‏پذير مهربان است. (حجرات 11و12)

حفظ آبرو و عرض مردم از مهمترین حوزه هایی است که امنیت در آن معنا و مفهوم پیدا می کند. قرآن برای تامین این بخش نیز دستورهای سخت و شدید همراه با راهکارهایی برای تامین و حفظ آن داده است که از آن جمله حفظ آبروی افراد محترم و جرم شماری تمسخر و غیبت و تهمت است.

در شهر اسلامی هیچ محله ای نباید با عنوانین و القاب نامناسب نام گذاری شود. حس تعلق به مکان و میزان مشارکت مردم به شدت به شخصیت اجتماعی محله وابسته است. در کل می توان گفت امنيت يعني اينكه حاكميت بتواند فضايي ايجاد كند كه اقشار مختلف مردم در كمال آرامش به فعاليت هاي اقتصادي و اجتماعي بپردازند.

5.      اصل انسان مداری

خداوند در سوره ی بقره آیه 29 می فرماید: «هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً» خداوند تمام چيزهايي كه در زمين وجود دارد را براي انسان خلق نموده است، بنابراین تمامی خلقت بر مدار انسان شکل گرفته است. و در جایی دیگر در سوره ی نحل آیه 8 : «وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوها وَ زِينَةً» و اسبان و استران و خران را آفريد تا بر آنها سوار شويد و زينت و تجمّلي براي شماست، مرکب را زینت برای انسان قرار داده تا جهت آسایش از آن استفاده کند پس در شهر اسلامی مرکب زینت است و ضرورتی بر وجود آن نیست. شهر اسلامی بایستی بر مبنای انسان طراحی شود، اولویت حرکت و دسترسی بر مبنای انسان باشد با اشکال مختلفی از جمله پیاده راه ها و باغ راه ها و.... . مقیاس ها نیز باید به اندازه شکل گیرد. مگر نه اینکه خداوند در سوره ی حجر آیه 19 می فرماید : « وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْزُونٍ » و زمين را هم بگسترديم و در آن كوههاي عظيم بر نهاديم و از آن هر گياه و هر نبات مناسب و موافق حكمت و عنايت برويانيديم. سلسله مراتب،تعیین حدود و تناسبات از جمله این توازن هستند.

6.      اصل فروتنی

«تواضع‏» از ماده «وضع‏» در اصل به معنى فرونهادن است. در آیات مختلفی از جمله آیات زیر به مسئله تواضع و فروتنی اشاره شده است.

-   « يا ايها الذين آمنوا من يرتد منكم عن دينه فسوف ياتى الله بقوم يحبهم و يحبونه اذلة على المؤمنين اعزة على الكافرين...» اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هر كس از شما، از آيين خود بازگردد (به خدا زيانى نمى‏رساند) خداوند به زودى جمعيتى را مى‏آورد كه آنها را دوست دارد و آنان (نيز) او را دوست دارند; در برابر مؤمنان متواضع، در برابر كافران سرسخت و نيرومندند. (‏مائده - ‏54)

-    «و عباد الرحمن الذين يمشون على الارض هونا و اذا خاطبهم الجهلون قالوا سلاما» بندگان (خاص خداوند) رحمان، كسانى هستند كه با آرامش و بى تكبر بر زمين راه مى‏روند؛ و هنگامى كه جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام مى‏گويند و با بى اعتنايى و بزرگوارى مى‏گذرند. (‏فرقان، ‏63)

-   «واخفض جناحك لمن اتبعك من المؤمنين» (اى پيامبر) بال و پر خود را براى مؤمنانى كه از تو پيروى مى‏كنند بگستر و نسبت‏ به آنها تواضع و مهربانى كن (‏شعراء - ‏215)

-   امام رضا (ع) پیرامون درجات تواضع چنین فرموده است: «تواضع درجاتی دارد، از آن جمله، انسان قدر خویش را بشناسد و با دلی سالم در جایگاه خود نشیند، دوست نداشته باشد به سوی كسی رود، مگر چنان كه به سویش آیند (با مردم چنان كه دوست دارد با او رفتار شود رفتار كند) اگر بدی ببیند، آن را با نیكی بپوشاند، فرو خورنده خشم و درگذرنده از (لغزش) مردم باشد و خداوند نیكوكاران را دوست دارد. »

فروتنی و تواضع را از دو جنبه می توان بررسی کرد : اول از دیدگاه اجتماعی و مدیریتی؛ به معنای اینکه تمامی افراد جامعه با خشوع، فروتنی و صعه ی صدر با یکدیگر تعامل داشته باشند. این مسئله در بین مدیران شهری بسیار با اهمیت تر است، چرا که بارها خداوند در قرآن خطاب به نبی مکرم اسلام، وی را به تواضع در برابر مسلمانان امر نموده است. دوم ، اگر شهر به عنوان یک موجود زنده فرض شود کلیه اجزا آن (با توجه به حدیث امام رضا علیه السلام) باید اندازه مشخص داشته، در مکان دقیق خود و با شکل مشخص و سالم قرار گرفته و به حریم دیگری تجاوز نکند. در ساخت بناهای غول آسا دقت و حرایم آن در نظر گرفته شود. کالبد شهر نباید جلوه گری کند، عکس تواضع، تبرج از اعمال نکوهیده در قرآن است که آن را شایسته جاهلان می داند.

7.      اصل احترام به مدل دینی تقسیم اوقات فراغت

از امیر المومنین على(علیه السلام) درحکمت 390 نهج البلاغه ذکر شده است : «للمؤمن ثلاث ساعاتٍ، فساعة يناجى فيها ربّه و ساعةٌ يرمّ معاشه، و ساعةٌ يخلّى بين نفسه و بين لذّتها فيما يحلّ و يجمل و ليس للعاقل ان يكون شاخصاً الّا فى ثلاثٍ مرمّةٍ لمعاشٍ، او خطوةٍ فى معادٍ او لذّةٍ فى غير محرمٍ» براى مؤمن (در شبانه روز) سه وقت است، زمانى براى (نيايش) و مناجات با پروردگارش، و زمانى براى تأمين معاش زندگى‏اش، و زمانى براى واداشتن نفس به لذّت‏هايى كه حلال و مايه زيبايى است.

از این حدیث چنان بر می آید که فضاهای شهری بجز مسکن به سه دسته تقسیم می شوند؛ بخشی برای کار، بخشی برای عبادت و بخشی برای گذران فراغت. از دیدگاه اسلامی تمامی موجودات تسبیح خداوند را می گویند بنابراین کل ارض مسجد و محل عبادت است. ازنظر امیرالمومنین همراه با بیکاری و فراغت، تمایل به خواسته های شیطانی حاصل می شود.شهید آوینی معتقد است؛ تنبلی و تن‌آسایی و کم‌حوصلگی ملازم با روح شهوت در وجود آدمی است و انسان تا از این مرحله به مرتبه‌ی بالاتر ـ که روح ایمان است ـ عروج نکرده است، تنها علتی که او را به تحرک وا می‌دارد لذت طلبی است. مومن واقعی از منظر امیرالمومنین فردی است که تمام روزش را مشغول باشد. در یک شهر اسلامی تمام ساعات روز فراغت، کار و عبادت می تواند توامان با هم باشد و فضاهای شهر با این دیدگاه طراحی و برنامه ریزی شوند.

با بررسی های صورت گرفته اصول زیر به عنوان مبنای تئوریک شهرسازی اسلامی کسب شده است. این اصول قابل تکامل و اصلاح می باشند و در این راستا به نظر کارشناسان و صاحب نظران این عرصه نیازمند است. امید می رود این پژوهش فتح بابی در جهت حرکت در مسیر درست به سمت شهر اسلامی باشد.

منابع

1.   بلخاری، حسن، تهران؛ شهر بی نماد، ضرورت بازآفرینی هویت ایرانی اسلامی شهر تهران ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، آبان 1388

2.   پوراحمد، احمد، موسوی، سیروس، ماهیت اجتماعی شهر اسلامی، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره دوم، پاییز 1389

3.   سلطانی، محمدعلی (1385)؛ کرامت انسان از نگاه قرآن، آینه پژوهش، شماره102،

4.   شيخ كليني؛اصول كافى، حاج سيد جواد مصطفوى‏، تهران‏، كتاب فروشى علميه اسلاميه‏، اول، ج 2، ص 101

5.   عرفان، محمدهادی(1391) ؛ شهر اسلامي؛ رؤيا يا واقعيت، روزنامه ایران،

6.   فیروزی، مهدی، مبانى حق بهره‏مندى از محيط زيست سالم در قرآن‏ كريم، ماهنامه رواق انديشه، شماره 42

7.   نقی زاده، محمد(1379)؛صفات شهر اسلامي از نگاه قرآن كريم، صحيفه مبين،دوره دوم شماره 5،ص4

8.   مرکز مطالعات شهرسازی و معماری اسلامی(شما)، iiua.ir.

9.   کتاب اصلاح الگوی مصرف از مجموعه کتاب های سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری مشهد

 

*-استفاده از این مقاله با ذکر منبع - و نام سایت مرک مطالعات شما - بلامانع است.

 

صفحه 37 از 37