مركز فرهنگي اسلامي آلباني از معماران بيگ ؛ تعاملي جديد ميان سه مذهب | |||||||||||||||||
اتووود سرویس خبر: ندا باقری (تحریریه اتووود) | |||||||||||||||||
1391/10/10 | |||||||||||||||||
مـنـــــــبـع : www.e-architect.co.uk | |||||||||||||||||
تعداد بازدید : 226 | |||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||
|
مركز فرهنگي اسلامي آلباني از معماران بيگ
مسجد منتل ؛ برنده بهترين طرح مسجد از رقابت اصلاحات طراحي دبي
مسجد منتل ؛ برنده بهترين طرح مسجد از رقابت اصلاحات طراحي دبي | ||||||||||
اتووود سرویس خبر: ندا باقری (تحریریه اتووود) | ||||||||||
1391/10/13 | ||||||||||
مـنـــــــبـع : www.archdaily.com | ||||||||||
تعداد بازدید : 271 | ||||||||||
|
||||||||||
|
مركز اسلامي ماساچوست
الحاقات مركز اسلامي ماساچوست از استوديو Ö ؛ تمايزي آشكار در برون و درون | ||||||||
اتووود سرویس خبر: ندا باقری (تحریریه اتووود) | ||||||||
1391/10/15 | ||||||||
مـنـــــــبـع : www.archdaily.com | ||||||||
تعداد بازدید : 118 | ||||||||
|
||||||||
|
فراخوان همکاری و قف مطلب برای سایت
سایت مرکز مطالعات حکمت دانش و فن شهرسازی و معماری ایرانی اسلامی -مرکز مطالعات شما - با نام لاتین IIUA.IR راه اندازی شد. منتظرارسال مقالات. مطالب. نقد معماری. خلاصه کتاب و ... و آثار ارزشمندتان هستیم. تیم تحریریه شما منتظر شماست. اثارتان را به ایمیل آدرس ایمیل جهت جلوگیری از رباتهای هرزنامه محافظت شده اند، جهت مشاهده آنها شما نیاز به فعال ساختن جاوا اسكریپت دارید بفرستید.
سایت رسما در جمعه 19 فروردین 1390 در ساعت 12.00 با گرامیداشت هیجدهمین سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی افتتاح شد.
اسلام در معماری هم حرفی برای گفتن دارد؟
اسلام در معماری هم حرفی برای گفتن دارد؟ |
شنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۰۷:۳۵ |
|
معماری اسلامی منطبق بر فطرت بشری
آیت الله قرهی، موسس و متولی حوزه علمیه حضرت مهدی(عج) تهران که در زمینه هندسه شیخ بهایی و هندسه مظفر نیز تحصیلات عالیه دارد، در همین راستا به خبرنگار شبستان گفت: آنچه که در ابتدا باید به آن توجه کرد این نکته است که معماری اسلامی، معماری فطری بشری یا به عبارت دیگر منطبق بر فطرت انسانی است. اما آیا در رابطه با معماری مدرن نیز چنین چیزی صدق می کند؟
وی با بیان برخی از تفاوتهای موجود میان معماری اسلامی و معماری مدرن افزود: معماری های مدرن برخلاف معماری اسلامی به هیچ وجه با فطرت بشری همخوانی ندارد و پاسخگوی فطرت انسان نیست. «موضوع نور» یکی از مولفه ها و شاخصه های اصلی در تفاوت میان معماری اسلامی و معماری مدرن است. در معماری های اسلامی و دینی «بحث نور» البته نور طبیعی نه نور کاذب، از جمله مولفه های بسیار مهم است که نفشی بسیار تاثیرگذار در ساخت و سازها ایفا می کند. اهمیت نور، در دیگر ادیان و مکاتب مانند مسیحیت و بودا نیز دیده می شود. اما در معماری اسلامی به شکلی خاص و بسیار موثر مورد توجه قرار گرفته است.
مولفه های معماری اسلامی
آیت الله قرهی در تبیین مولفه های معماری اسلامی، با اشاره به نوع ساختار مساجد به عنوان نماد بارزی از اسلام و فرهنگ اسلامی تاکید کرد: در فرهنگ و تمدن اسلامی در ساختار مساجد، استفاده از نور طبیعی برای روشن کردن فضای مسجد بسیار مورد توجه بوده است. به گونه ای که روشنایی طبیعی مساجد تا حد امکان از نور خورشید و از طریق شیشه ها و در گذشته از طریق مناره های چهارگانه، تامین می شد. و این موضوع عاملی بود برای روح بخشییدن به انسان. مولفه دیگری که باید به آن اشاره کرد، مسئله سقف و «مدل سقفی» از جمله بلندبودن سقف ها در معماری اسلامی است. علاوه بر آن نوع چینش طاق ها و طاقچه ها نیز عامل روح بخش بودن بناها و ساختمان ها شمرده می شود.
این استاد حوزه و دانشگاه با تبیین و توضیح مفهوم مورد نظر از واژه مسکن گفت: مسکن یعنی جایی که برای انسان آرامش بخش است و این آرامش جنبه روحی و جسمی انسان، هردو را شامل می شود. و کاملا واضح است که جایی که روح انسان آرام نباشد جسم نیز به آرامش نمی رسد.
وی افزود: « هلن برن» در رابطه با معماری اسلامی می گوید « در قلب معماری اسلامی نمادهایی از آرامش بخشی به انسان دیده می شود» وی حتی کتابی با عنوان «معماری اسلامی» دارد که در آن جلوه هایی از این آرامش بخشی معماری اسلامی را تبیین می کند. « آرتور آبهام اف» که در رابطه با معماری ایرانی و آغاز عصر اسلامی نظریاتی دارد، در فصل سوم کتاب خود نکته ای را بیان می کند مبنی بر اینکه «مساجد، شهر خدا در دل شهرهای خاکی هستند» و در این بیان استدلال می کند که وجود قوس های فراوان و گوناگون در معماری اسلامی که از اصول لاینفک در ساخت مساجد است، حائز اهیمت و در بر دارنده مفاهیم خاصی است.
این محقق و صاحب نظر در زمینه هندسه و فیزیک تصریح کرد: ایوانهای داخلی، سردرها، گنبدها، محراب و شبستان ها در معماری اسلامی، همگی از جمله ابزارهایی هستند که در این سبک از معماری، روح زندگی را به انسان تزریق می کنند و این فیزیک با متافیزیک بشری سازگاری دارد. به واسطه همین موضوع معماری مذهبی و به خصوص معماری اسلامی، هیچگاه انسان را خسته نمی کند بلکه برعکس! مواقعی که انسان از همه چیز و همه جا خسته است، نفس همین نوع از ساختار و ورود به فضاهایی مانند مساجد، جدای از مباحث معنوی که در مساجد وجود دارد، عاملی است برای القای آرامش به انسان. به عیارت دیگر نفس این نوع از ساختار و معماری چنین تاثیری را در خود به همراه دارد.
آرامش بخشی؛ مولفه ای مهم در معماری اسلامی
وی با اشاره به آیات قرآنی در این زمینه یادآور شد: این که قرآن در سوره طاها می فرماید: «علی العرش استوی...» نکته خاصی را بیان می کند. وشاید بتوان اینگونه نتیجه گرفت که آیه به دنبال القای این مطلب به مخاطب است که عرش، قلب عالم است و ساختارهای اسلامی بخصوص مساجد، این حالت عرشی را از طریق نوع و نحوه معماری به انسان تفهیم می کنند. چرا که انسان می تواند مفهوم عرش را در قوس معماری های مذهبی، ایوانها، گنبد و شبستانها درک کند. این موضوع در صورتی که مورد توجه و تامل بیشتر قرار گیرد، بشر را از دغدغه های فکری که امروز به واسطه صنعت دامنگیر او شده می رهاند.
آیت الله قرهی در ادامه با بیان برخی آثار مخرب صنعت در زندگی انسان گفت: ما معتقدیم صنعت فی ذاته مطلوب است اما همین صنعت انسان را به تخریب روحی رسانده چرا که انسان به واسطه صنعت، فطرت خود را به فراموشی سپرده است. بشر براساس فطرت خود نیازمند مکانهایی است که به او آرامش دهد و خانه های قدیمی ما در ایران چنین ویژگی را دارا بودند. به عنوان مثال خانه های عباسیان در کاشان با نوع خاصی از معماری که شامل هشتی ها، مکانهای خاص ورودی به خانه، باغچه ها و سرداب ها و... هستند، آرامش را به اعضای خانه القا می کند. حتی امروز اگر شما به قسمتهای مختلف این خانه ها وارد شوید در کلیه قسمت های خانه اندرونی، بیرونی، حوضخانه و حتی سرداب، روح بخش بودن خانه را کاملا لمس می کنید و این در حالی است که سرداب معمولاً در زیرزمین است و انسان در جایگاه های تنگ و تاریک احساس خوشایندی ندارد اما نوع معماری اسلامی حتی در سردابها به گونه ای است که فرد را دچار احساسات ناخوشایند نمی کند.
معماری مدرن با نیازهای فطری انسان همخوانی ندارد
وی افزود: معماری اسلامی پاسخگوی فطرت و نیازهای فطری انسان است. اما معماری جدید آن آرامش را به انسان نمی دهد و گاه حتی برعکس، موجب سلب آرامش می شود. در معماری مدرن برای روشنایی و نوررسانی، از نورهای کاذب استفاده می شود. امروز متاسفانه با استفاده از هالوژنها، روز به روز به جای افزایش میزان نور، آن را کاهش می دهند و این کمبود نور باعث تخریب روح می شود چرا که انسان فی ذاته علاقمند به نور است (الله نورالسموات والارض). حتی قرآن نیز هنگام تمثیل خداوند با عنوان «ولی»، به موضوع خروج انسانها از ظلمات به نور تمثیل می زند
«الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور» این خروج از ظلمات به سوی نور دلالت بر این دارد که انسان اشتیاق به نور دارد منتها نور طبیعی. اما برعکس، نورهای کاذب، روح انسان را تخریب می کند به خصوص مواقعی که این نورها در قاب ها و هالوژنهای خاص تغییر داده و به صورت بسیار کم و دلگیر ارائه می شود که این سبک بیشتر در ساختارهای غربی همچون سبک فرانسوی و آلمانی دیده می شود.
این صاحب نظر در مسایل فیزیک تصریح کرد: انسان حتی برای خوب کار کردن و تولید بالا در دنیا نیز (به خصوص با توجه به نامگذاری سال به سال تولید ملی توسط رهبری معظم انقلاب) می بایست روحیه بالا داشته باشد و روحیه بالا در جایی حاصل می شود که آرامش وجود داشته باشد اما متاسفانه ساختمانها و معماریهای مدرن آرامش را از انسان می گیرند.
وی تاکید کرد: امروز حتی برخی از صاحب نظران عرصه هنر نیز اقرار دارند که وقتی برای ورود به فضای داخلی یک خانه از راههای پیچ و خم دار عبور می شود، مسئله «حیات خلوت و حریم بصری» خانه و خانواده رعایت شده و از سوی دیگر آرامش برای اهل خانه به ارمغان می آورد. این یک امر کاملا طبیعی و پذیرفته شده است که نوع پوشش افراد در داخل منزل با محیط بیرون متفاوت است. این موضوع و احترام به حریم خصوصی افراد، در هنر اسلامی مورد توجه است و لذا این راههای پیچ و خم دار که در معماری اسلامی برای ورود به فضای داخلی خانه استفاده می شد به این دلیل بود که در صورت ورود اشخاص، اعضای داخل خانه آرامش نسبی داشته باشند و به همین دلیل در خانه های قدیمی اندرونی و بیرونی ساخته می شد.
آیا طرح های خانه های قدیمی امروز هم قابل اجراست؟
آیت الله قرهی افزود: شاید کسی این شبهه را مطرح کند که امروز با توجه به کمبود زمین نمی توان به آن شیوه معماری کرد. اما این شبهه وارد نیست بلکه مشکل، ندانستن شیوه کار است. همچنان که در موضوع مسکن مهر ثابت شد که می شود و می توان؛ تنها نوع معماری است که متفاوت می شود. ما منابع فراوانی در اختیار داریم اما شیوه صحیح استفاده از آنها را نمی دانیم. از سوی دیگر آیا تمام اماکنی که امروز آباد شده قبلاً هم آباد بوده است؟ ما می توانیم نوع معماری اسلامی را حتی در طبقات بالاتر گسترش دهیم همانگونه که برخی از معماریهای اسلامی قدیمی مانند خانه های عباسی در ۵ طبقه ساخته شده است. بنابراین می توان با نوع معماری اسلامی به شیوه های مختلف آرامش را به زندگی ها بازگرداند.
وی تصریح کرد: موضوع مهم دیگر در معماری، رنگ است. رنگ می بایست با نور همخوانی داشته باشد به تعبیر دیگر همشینی رنگ با نور در معماری بسیار قابل توجه است. « هالی کاربن» در آثار خود با اشاره به عرفان ایرانی این مطلب را نیز بیان می کند که در عرفان ایرانی اسلامی به واسطه تابش نور و رنگهایی که در کاشیکاری ها وجود دارد، مانند رنگ آبی فیروزه ای یا سبزهای مغزپسته ای رمز و رازهای فراوان وجود دارد.
این استاد حوزه و دانشگاه یادآور شد: موضوع رنگ و نور به خصوص در فضاهای آموزشی بسیار مهم و بر میزان یادگیری موثر است. بنابراین معماری در یادگیری نیز موثر است و رنگ یکی از عوامل این اثرگذاری است. رنگ سفید نماد وجود مطلق و رنگ سبز نمادی از اهل بیت و رنگی نشاط آور و بشاش برای روح انسان است. در ساختار دنیا نیز نمونه عملی این مطلب دیده می شود. روح بخشی بودن و نشاط آوری بهار تا حد زیادی از این نشات می گیرد که انسان انواع رنگها و زیبایی ها را در بستری از رنگ سبز می بیند. چمن ها، درختان، برگها، سبزی های مختلف با میوه ها یی در انواع و اقسام رنگها انسان را به وجد می آورد. نقاشی هایی که در گذشته در ساختمانها کشیده می شد، گلهایی در زمینه سفید یا مغز پسته ای، نشانی برای ایجاد نشاط در مخاطب بود.
ویژگی خاص معماری اسلامی
آیت الله قرهی افزود: معماری و هنر معماری با هم متفاوت است؟ معماری اسلامی دارای شاخصه هایی است که آن را از سبک و سیاق های دیگر بناها جدا می کند. یکی از این ویژگی ها، هندسه علمی و عملی است. در معماری اسلامی هندسه علمی و عملی در کنار هم دیده می شود و این خود اثر خاص وضعی دارد.
شما اگر وارد مسجدی شوید که قبله آن متمایل به راست یا چپ باشد یعنی مستقیم نباشد، این موضوع در شما اثر روانی خواهد داشت چون انسان ذاتاً و به صورت ذاتی علاقه دارد که در مسیر مستقیم باشد.
وی در توضیح این مسئله گفت: نمونه همراهی و معیت هندسه علمی با هندسه عملی در معماری اسلامی را در مسجد شیخ لطف الله اصفهان کاملا می توان مشاهذ اختلاف زاویه در ورودی و صحن مسجد مسجد شیخ لطف الله در اصفهان توجه کنید.ده کرد. ورودی این مسجد تا قسمت صحن، که نماز در آن برگزار می شود ۴۵ درجه اختلاف زاویه دارد اما طراح مسجد (شیخ بهایی) به گونه ای بنای آن را طراحی کرده است که این اختلاف زاویه با پیچش های خاص ، کاملا جبران شده و در صحن مسجد قبله دقیقاً مستقیم است و این نکته ای است در معماری اسلامی که هندسه علمی و عملی توام با هم هستند.
موسس حوزه علمیه حضرت مهدی(عج) خاطرنشان کرد: گاه هنرهای ابداعی نیز در معماری وارد می شود که ممکن است برخی ورود این ابداعات و خلاقیت ها در معماری اسلامی را نپذیرند. اما باید توجه داشت که این هنرهای ابداعی، در صورتی که اساس و بنیان های معماری اسلامی را زیر سوال نبرد اشکالی نداشته و بسیار هم پسندیده است. امابه شرط اینکه با فطرت بشر منافات نداشته باشد. یعنی کسی مخالف ابداع و خلاقیت نیست یا اینکه بگوییم ما تصمیم داریم همچنان در شیوه های عصرهای گذشته زندگی کنیم اما با رعایت دو شرط ؛ نخست اینکه این ابداعات با فطرت بشری سازگار باشد و دوم اینکه اساس و مبنای معماری اسلامی را برهم نزند.
سازه ای از خشت اما ضد زلزله
وی با اشاره به نمادهای دیگری از معماری اسلامی در ساخت ضریح ها و حرم های ائمه و بزرگان دین افزود: نوع ساختار ضریح های مطهر ائمه و بزرگان قابل توجه است. به عنوان مثال نفس ۴ گوش بودن ضریح، خود عاملی برای جذب انسان است. نوع شبکه بندی ها، پنجره ها، مشبک بودن آنها همه با اصول و قواعد خاصی طراحی شده و تمدن حقیقی اسلام در موضوع معماری کاملا واضح و آشکار است.
آیت الله قرهی مقاوم سازی را از دیگر مولفه های معماری اسلامی برشمرد و گفت: مسئله مقاوم سازی نیز در معماری اسلامی کاملاً مورد توجه است. شیخ بهایی (رحمه الله) که علاوه بر مسجد شیخ لطف الله، ساختمان سازه «منار جنبان» اصفهان را نیز طراحی کرده، در طراحی این سازه مقاوم بودن ساختمان را کاملا مدنظر قرار داده است «منار جنبان» با خشت و آجر ساخته شده اما ضد زلزله است به عبارت دیگر در معماری اسلامی نوع چینش نیز مهم و مطرح است.
شهر اسلامی رویا یا واقعیت.روزنامه ایران.8/4/91
شهر اسلامي؛ رؤيا يا واقعيت
مهندس محمد هادی عــرفان
شهر، تغییر شکل یافته کلمه شار است. کلمه ایرانی و نشانهای از مدنیت دیرپای این سرزمین. هزاران سال است که شهر در فرهنگ این سرزمین وجود دارد و البته ساخته و پرداخته ميشود. اما کلمه شهرسازی به نظر بسیاری از اندیشمندان معاصر برگردان نه چندان امانتدارانهای از urbanism است. در كالبدشكافي اين كلمه ميتوان گفت پسوند «ساز» برگرفته از بن مضارع ساختن است. در واقع پسوند ساز فی نفسه فعل امر بساز را با خود همراه و در خود مستتر دارد. لذا نگارنده از این کلمه نوعی حالت آمرانه و نگاه از بالا و بلکه تحکم را میفهمد. در واقع در این نگاه به کلمه میتوان از شهرساز و شهرسازی معنایی یک جانبه دریافت نمود. معنایی که در متن خود نگاهی فرادستی به مردم دارد و مردم را فرودست و عامل مجری این روند میپندارد.
واقعیت آن که شهرسازی به همان معنایی که در ایران فهمیده و طی دوران پهلوی اول و دوم فهمیده و عمل شد، عملاً فعلی مستبدانه و ابلاغی بوده است. به همین خاطر هم شابلون رضاخانی توسعه- یا به تعبیر ملاطفتآمیزتر، الگوی تهران- در کمتر از نیم قرن بر بدنه بافتهای عمده شهرهای اسم و رسمدار ایرانی حک ميشود و هر شهری دارای بافتی ميشود منقطع و تکه تکه که البته بعداً بافت فرسوده میخوانندش.
به این اقدام معمولاً میتوان میدان یا میدانهایی و چهار یا 6 خیابان به هم رسیده را هم افزود. این الگو از همدان تا بیرجند قابل مشاهده است. در سالهای بعد از انقلاب اسلامی، بازگشت به خویشتن با اقبال مواجه است لذا اصطلاحاتی مانند معماری ایرانی و... کم کم در فضای بعد از انقلاب رونق افزونتر از گذشتهای پیدا میکند. اما ترکیب شهرسازی اسلامی یا شهرسازی اسلامی- ايراني ترکیب نوساختهای است و با وجود این که هم اکنون چند سالی است برخی دانشگاهها در کشور به تربیت دانشجوی شهرسازی اسلامی مشغول هستند ولی هنوز هم میتوان بر روی چیستی این مفهوم به بحث نشست. بماند که اساساً بحث شهرسازی اسلامی یکی از بحثهای داغ و روز اندیشمندان و حکمرانان جهان اسلام است و تلاشهای وسیعی در این زمینه در مالزی، عربستان و یوگسلاوی زودتر از ایران شروع شده است. در فضای فعلی کشور میتوان صاحبان فکر و قلم در این زمینه را در چند اردوگاه فکری تقسیمبندی نمود. عدهای از اندیشمندان آشکار و پنهان، اساساً قائل به این ترکیب نیستند و البته ادلهای هم برای خود دارند. مثلاً یکی از این بزرگان در مورد معماری اسلامی هم نگاهی انکارآمیز داشت و دلیل میآورد که وقتی معماری و شهرسازی مسیحی نداریم، طبعاً معماری و شهرسازی اسلامی هم معنا ندارد. عدهای دیگر از اندیشمندان با الهام از آرای دكتر سیدحسین نصر، نگاهی تأویلی به معماری و شهرسازی اسلامی دارند. شاید بتوان مرحوم آنهماری شیمل و تیتوس بورکهارت را هم جزو این دسته افراد دانست. این نحله فکری بیشتر از باور به دین خالص؛ باور به نوعی برداشت باطنی و مکاشفهای از دین دارد. لذا برداشتهای عرفانی و آغشته به رؤیا و الهام و اشراق به دین و معماری دینی اسلام دارد و سعی دارد با مکاشفه و تأویل برای معماری اسلامی به معنایی توحیدی برسد. این نگاه به احتمال زیاد زاویهای جدی با قرائت ائمه معصومین (ع) از دین دارد. نوعی عرفان صلحجو که با قدرت و سلطان میانه خوبی دارد و سعی دارد سوسویی از معرفت را در حاشیه مجالست با قدرت سیاسی به نمایش بگذارد. سنتگرایی و احترام فوقالعاده به هر آنچه از گذشته باقیمانده از ویژگیهای این رویکرد است.
دسته دیگری از اندیشمندان این حوزه نگاهی کاملاً کالبدی به موضوع دارند. یعنی تعریف و پسوند اسلامی را به معماری و شهرسازی پذیرفتهاند و بدون قائل بودن به هیچ تأویلی دقیقاً به دنبال ثبت و کشف روابط فضایی، تکنیکهای اجرایی، نسبتهای هندسی و... در آثار باقیمانده حکومت مسلمانان هستند. مرحوم پوپ از موفقترین افراد در این زمینه است. ارنست کونل و تا حدی استاد کرامتالله زیاری را میتوان جزو این دسته دانست. مهمترین کوششهای این طیف بر کشف روابط عملکردی فضاها و بناها مصروف شده و نتایج جالب توجهی هم از تحقیقاتشان به دست آمده است. چهارمین دسته از اندیشمندان علاقهمند به موضوع شهرسازی و معماری اسلامی، کسانی هستند که نگاهی کاملاً مرمتی و میراثی به موضوع دارند. یعنی جنبه حفظ و احیا و مرمت برایشان اولویت دارد. برخی از آنان هنوز هم دغدغههایشان در مقیاس معماری است و برخی نگران بافتهای شهری آن هم در مقیاس شهرسازی هستند. شاید بتوان مرحوم دکتر باقر آیتاللهزاده شیرازی را به نوعی جزو این گروه دانست.
مثلاً ایشان در تحلیل مسجد جامع كبير يزد بر جزئیات واقعی بنا متمركز بود و کمتر به سراغ تأویلها و برداشتهای شبه عرفانی میرفت. هر آنچه میگفت، بر اساس آنچه میدید، بود. لذا مباحثی که مطرح مینمود، کاملاً آکادمیک و قابل بررسی بود. پنجمین گروه علاقهمند به موضوع را میتوان مدیران اجرایی دانست. کسانی که عموماً مدرک مهندسی دارند. به خاطر خصلت روحیه مهندسی بشدت نتیجهگرا و دوستدار تکنولوژی هستند لذا از طرفی علایق فرهنگیشان آنها را وا میدارد تا از پسوند اسلامی در موقعیتهای مناسب استفاده کنند و از طرف دیگر روحیه اجرایی، غیر تأویلی، غیر فلسفی و غیر عرفانیشان و طبیعت نتیجهگرای موقعیت شغلیشان باعث ميشود که وارد موضوع شهرسازی و معماری اسلامی شوند و تا از آنان در مورد موضوع سؤال ميشود، به سراغ مصداقهایی مانند کاشی و طاق و قوس ميروند. البته این فی نفسه نه حسن است و نه عیب.
ششمین گروه کسانی هستند که نه برای معماری و شهرسازی بلکه در قالب پارادایم فکری آشکارا دینی به سراغ موضوع آمدهاند. تعابیر محدود اما عمیق شهید سیدمرتضی آوینی یکی از بهترین مصداقهای این نوع نگاه است. اخیراً نیز حضرت آیتالله جوادی آملی و برخی دیگر از بزرگواران وارد مبانی عمیقی از موضوع شده و اشاراتی داشتهاند. حضرت آیتالله مکارم شيرازي نیز اخیراً در پاسخ به استفتائات برخی از مهندسان معمار و شهرساز، افق جدیدی را در نگاه دین به مقوله معماری و شهرسازی گشودهاند که جای تقدیر دارد.
شاید نتوان هنوز به قاطعیت از گفتمان شهرسازی اسلامی یا شهرسازی و معماری اسلامی- ايراني صحبت کرد. به گمان نگارنده؛ استفاده از کلمههایی مانند اسلامی در پیامد کلمههایی تخصصی مانند شهرسازی و معماری اگر به خوبی کاویده و تدقیق نشود بیش از حسن، ممکن است آفت به همراه داشته باشد. به هر حال موارد زیر در تبیین مؤلفههای شهر اسلامی میبایست روشن شود:
1- میدانیم که غیر از 11 سال حکومت نبوی و چهار سال حکومت علوی و تنها چند ماهی حکومت کوتاه امام حسن مجتبی(ع) هیچگاه معصوم در رأس حکومت نبوده است. لذا تعبیر پیشنهادی شهر مسلمانان شاید به واقعیت نزدیکتر از کلمههایی شبیه شهر اسلامی باشد.
2- شهر اسلامی یک رؤیاست؟ یک چشمانداز است؟ یک مطالبه است؟ یا یک واقعیت؟ این باید با گفتوگوی بین اندیشمندان روشن گردد. چرا که هم اکنون برخی از اشخاص از این کلمه به مثابه یک آرزو یاد میکنند و برخی آن را به عنوان یک ضرورت ميبينند. برخی هم آن را حتی مصداقی برای شهرهای مذهبیمان به کار میبرند. حتی در برخی ردههای اجرایی تمایل به استفاده از پسوند اسلامی آنقدر شایع است که به ترکیبات نیمه طنزی مانند پارک اسلامی هم اشاره ميشود!
3- بین شهرسازی و معماری اسلامی- ايراني و شهر اسلامی باید فرق قائل شد. میتوان شهرسازی اسلامی داشت اما شهر اسلامی به عنوان یک چشمانداز باقی بماند و ما به دنبال یک مصداق مشخص از آن در عالم واقع نگردیم. در همه شهرها به هر حال تکدیگری، انواع جرائم ممنوع و حرام و بسیاری از اتفاقات میافتد که عملاً باعث ميشود عنوان شهر اسلامی برای شهرهای ما غیرقابل مصرف شود. میتوان بر اساس آموزههای دین مقدس به سمت شهرسازی و معماری اسلامی و یا با قید مناسبتر اسلامی- ايراني رفت و البته کیفیت محیطهای شهری را ارتقا داد اما ادعای شهر اسلامی ادعایی سنگین و بزرگ است و اگر همین طور بی محابا مصرف شود، شاید ارج و قرب موضوع هم مخدوش شود.
* پژوهشگر معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی، مدیر مرکز مطالعات حکمت دانش و فن شهرسازی و معماری اسلامی- ايراني (شما) و دبیر همایش جایگاه عناصر دینی در توسعه شهری (خرداد1391)
مطالب بیشتر...
- گزارش تصویری همایش جایگاه عناصر دینی در توسعه شهری
- گزارش کامل نخستین همایش ملی جایگاه عناصر دینی در توسعه شهری با سخنرانی دکتر ولایتی استاندار خراسان و استاد جلالی و نایب رییس سازمان نظام مهندسی ساختمانی خراسان
- رجوع به معماری اسلامی بهترين راهكار برای خلق نمادهای دينی در شهر است
- معماران غربی، واضع اصطلاح معماری اسلامی اسلام معرف الگویی ذهنی برای معماری است،نه الگویی كالبدی
صفحه 30 از 31