شما

مرکز مطالعات حکمت – دانش و فن معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی

مرکز مطالعات حکمت - دانش و فن معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی

خلاصه کتاب سازه در معماری

فرستادن به ایمیل چاپ مشاهده در قالب پی دی اف

به نام خدا

سازه در معماری

تالیف: ماریو سالوادوری- 1963  میلادی............................................. ترجمه: محمود گلابچی- 1374 شمسی

مباحثه و گفتگو بین معمار و مهندس در واقع غیر ممکن بنظر میرسد چرا که آنها فاقد زبانی مشترک هستند. از آنجا که این گفتگو ضروری است در ابتدا فرد مردد است ،که مهندس محاسب باید بیشتر به معمار نزدیک شود یا بلعکس. با اندکی دقت برای درک این موضوع میتوان دریافت که این معمار است که اساسا باید در رفع این مشکل تلاش کند ،معمار باید تیم ساختمان سازی را رهبری کند و مهندس محاسب فقط یکی از اعضای آن بشمار میرود. مسئولیت و نیز افتخار نصیب معمار میشود ،اما مهندس محاسب فقط باید خدمتی را انجام دهد ،حتی اگر آن خدمت نوآوری و ابتکار باشد.

پروفسور ماریو سالوادوری نویسنده کتاب سازه در معماری در ابتدا به اهمیت و نقش معمار اشاره کرده و او را رهبر تیم ساختمان سازی میداند .وی در ادامه اهداف سازه را هدف قرار داده و معتقد است هدف اصلی یک سازه محصور کردن و مشخص کردن یک فضاست هر چند گاهی یک سازه برای اتصال دو نقطه ساخته میشود ، مانند پل ها  و آسانسورها و گاهی برای تحمل نیروهای طبیعی مانند سدها و دیوارهای حائل.

بارهای زنده و مرده از دیگر مباحثی است که ماریوسالوادوری در مورد آن بحث کرده او تعیین تاثیر بارها بر روی یک سازه را مسئله پیچیده ای میداندو میگوید :طبیعت بارها ، اساسا با توجه به: طراحی معماری ، جنس مصالح و موقعیت قرارگیری سازه تغییر میکند .

نیروی اجتناب ناپذیر وزن سازه و سنگینی کلیه بارهای ثابت و دائمی ساختمان تشکیل دهنده بار مرده ساختمان هستند.و سایر بارها غیر از بارهای مرده ساختمان را بار زنده می نامند. بارهای زنده شامل تمامی وزنهای منقول میباشد، انسان حیوانات ماشینها برف یخ و...

بارهای ناشی از تغییر درجه حرارت و نشست ساختمان .همه سازه ها در معرض تغیرات درجه حرارت قرار دارند تاثیرات تغییر ابعاد ناشی از انبساط و انقباظ حرارتی معمولا معادل تاثیرات بارهای بزرگ و بحرانی میباشد به ویژه که ممکن است به علت نامرئی بودن خطرناک نیز باشد.

الزامات سازه ای :پیشرفتهای اخیر درزمینه تولید مواد ،تکنیکهای اجرای ساختمان و روشهای محاسبه سازه ها آزادی های نوینی را در طراحی معماری بوجود آورده اند و دامنه آن را به طور قابل ملاحظه ای گسترش داده اند . این آزادیهای جدید ،سازه های مدرن را از تامین اصول اساسی ، و لازمی که همیشه پایه و اساس یک معماری خوب بوده اند، معاف نمیکند.

این اصول عبارتند از: تعادل ،پایداری ، مقاومت، عملکرد ، اقتصاد و زیبایی.

ماریو سالوادوری در فصلی از کتاب خود به وضعیت اساسی تنش اشاره کرده است.سازه ها هرگاه تحت تاثیر نیرو قرار بگیرند تغییر شکل میدهند ، اگرچه این تغییر شکل ها بندرت توسط چشم غیر مسلح دیده می شوند اما تنشهای متناظر آنها قابل اندازه گیری هستند. نوع و کیفیت تنشها میتواند کاملا پیچیده باشد با وجود این اغلب شامل بر دو وضعیت اساسی میباشند :کشش و فشار.

کشش وضعیتی از تنش است که در آن ذرات مواد تمایل به کشیدگی و جدایی دارند ذرات مواد کابل های فولادی که یک آسانسور را بالا و پایین میبرند بوسیله وزنه آسانسور کشیده میشوند .تحت کشش حاصل از وزن ،کابل ها طویلتر میشوند .افزایش طول از آثار و نتایج کشش میباشد .افزایش طول یک واحد طول را کرنش کششی می نامند . در صورتی که مصالح در محدوده رفتار ارتجاعی خود تحت تنش قرار گیرند ، افزایش طول کابل بستگی به سطح مقطع ،طول آن و مقدار بار وارده دارد . هرچه قطر کابل بزرگتر باشد ،افزایش طول واحد طول کابل کوچکتر خواهد بود در محدوده رفتار ارتجاعی خطی ،کرنش کششی نسبت مستقیم با بار وارد بر واحد سطح مقطع کابل دارد که به آن تنش کششی میگویند.

سالوادوری کشش ساده ، فشار ساده ، برش ساده ، خمش ساده ، را نیز برسی کرده و در باره سازه های کششی و فشاری و تیرها ،قابها و قوسها نیز مباحثی را بیان میکند .نعل درگاه یک تیر ساده است که به وسیله دو ستون نگهداری میشود و بار سقف را تحمل میکند .ستونها اعضای فشاری عمودی هستند که توسط نعل درگاه تحت فشارند ستونها نیز باید در برابر بعضی از بارهای افقی مانند نیروی باد مقاومت کنند.این مقاومت در ستونهای چوبی و فلزی بدلیل توان خمشی آنها در پایه های سنگی یا ساخته شده از مصالح بنایی به خاطر وزن آنهاست . اتصالاتی باید بین تیر و ستونها ایجاد شود تا اینکه باد سقف را از جای خود بلند نکند.

هر چه ساختمان عریض تر و بلندتر شود افزایش تعداد دهانه ها عملی تر محسوب میشود در این صورت سازه موجود به صورت قابی با اعضای مستطیل شکل در می اید که امکان ارتباط آزاد و راحت را در ساختمان فراهم میکند و قادر به تحمل بارهای افقی و عمودی میباشد . تعدادی از اینگونه قابها که به موازات هم قرار گرفته اند و توسط نیروهای افقی به هم متصل شده باشند، سازه های صندوقه ای را تشکیل میدهند که امروز در اکثر سازه های فولادی و بتنی به کار میروند. این قابهای سه بعدی به طور یکپارچه در مقابل کلیه بارهای افقی که از جهات مختلف وارد میشوند مقاومت میکنند ،زیرا ستونها در این سازه میتوانند عضوی از هر دو سیستم قاب که نسبت به هم عمودند ،در نظر گرفته شوند.

آسمانخراش یکی از پیشرفتهای بزرگ در طراحی سازه های جدید به شمار می آید که ساخت آن بوسیله قاب چند طبقه با استفاده از مقاومت زیاد بتن و فولاد میسر شده است. ساختمان امپراستیت در نیویورک که در سال 1930ساخته شد ، دارای 102طبقه و 320متر بلندی است.البته اگر برج 60متری که برای لنگر بالکن ها طراحی شده بود و آنتن تلویزیون 68 متری آن را در نظر نگیریم . ساختمان شرکت بیمه جان هنکاک در شیکاگو ،برجهای مرکز تجارت جهانی در نیویورک و برجهای سیزر در شیکاگو ساخته شدند و ارتفاع آنها بین 366 تا 422 متر است. این ساختمانها دارای سازه های فولادی یا قابهای با دهانه کم در قسمت بیرونی ساختمان هستند .این سازه ها اساسا مانند لوله های فولادی طره شده با مقطع مستطیل شکل عمل میکنند.ساختمانهای بلند لوله ای نیز با به کار گرفتن تعداد قابهای لوله ای شکل ساخته شده اند.

آسمانخراشهای بتنی نمیتوانند به بلندی آسمانخراشهای فولادی برسند،ولی تا ارتفاع بیش از 245 متر رسیده اند .بلندترین آسمانخراش بتنی تا سال 1986 ساختمان واتر تاور در شیکاگو به ارتفاع 273متر بود. این آسمانخراشها معمولا شامل قابهای خارجی و هسته مرکزی ساخته شده از دیوارهای بتنی هستند . سختی جانبی هسته مرکزی نسبت به سختی جانبی قابهای خارجی به اندازه ای زیاد است که مقاومت در برابر نیروهای جانبی ناشی از باد و زلزله در اکثر موارد بوسیله دیوارهای برشی هسته انجام میگیرد .(این دیوارها در برابر بارهای افقی مانند تیر های طره ای در خمش عمل میکنند. نام اشتباه آنها این معنی را میرساند که این دیوارها در برابر برش باد مقاومت میکنند ).

دیوارهای بتنی هسته مرکزی  به علت سختی جانبی شان در ساختمانهای بلند با قابهای خارجی فلزی نیز بکار میروند . به این ترتیب مزایای ستونهای فولادی مقاوم در برابر بارهای صرفا عمودی با مزایای دیوارهای بتنی مقاوم در برابر بارهای جانبی ، ترکیب شده اند قاب فولادی هسته مرکزی یک ساختمان فولادی ممکن است با استفاده از عناصر مورب فولادی یا صفحات پیش ساخته بتنی که در دهانه قابها قرار گیرند نیز سخت گردد.

پروفسور سالوادوری  در ادامه کتاب خود به قابهای جناغی و قوسهای اشاره میکند و در ادامه شبکه ها ورقهای تا شده  خرپا ها را مورد برسی قرار داده و به سقف پرداخته.و بعد از توضیحاتی در مورد انواع سقف ها مینویسد در ایالات متحده کف ساختمانهای فولادی معمولا با ریختن دال بتن بر روی کف فولادی ساخته میشود کف فولادی بر روی تیر های فولادی قرار دارد و به عنوان قالب و نیز تقویت کششی دال بتنی عمل میکند.کف فولادی از ورق نازک گالوانیزه ساخته شده است و به علت مقطع موجدارش تیرهای یکطرفه در دال بتنی ایجاد میکند.سقفهایی نظیر دال وافل تیرچه بلوک و قابهای فضایی و خرپاهای تاکناکا نیز مورد بحث قرار گرفته و بعد از برسی غشا ها و گنبدهای مشبک و انواع گنبد های ژئودزیک گنبد شودلر و گنبد زایس و ...گسیختگی سازه ها را بیان کرده و میگوید:در آخرین تجزیه و تحلیل ،تمام گسیختگی های سازه ای ناشی از اشتباهات انسان هستند،یعنی ناشی از کمبود دانش یا قضاوت صحیح میباشند. اما به منظور دسته بندی میتوان دلایل گسیختگی را به طور کلی ناشی از عوامل زیر دانست:نقص طراحی، نقص ساخت و اجرا ، و یا نقص مصالح.

ماریو سالوادوری در دو فصل پایانی کتاب 370صفحه ای خود به زیباگرایی سازه ای و نتیجه گیری وحس شناخت ، شناخت کمی و کیفی  پرداخته و درمورد زیبایی گرایی و درستی سازه ای میگوید: تحسین زیبایی بندرت احتیاج به درک رفتار سازه ای دارد.یک نمونه مشخص این عدم اهمیت ،تحسین عمومی از شکل سقفی است که به ندرت از نظر سازه ای درک میشود.شکل سهموی هذلولی وقتی بدرستی توسط تکیه گاهها تحمل گردد،بشکل زین اسبی مشخص میشودکه معمولا در طبیعت و هنر با آن روبرو میشویم.چه وقتی این سقف بصورت افقی و صحیح قرار گیرد و چه هنگامی که بصورت عمودی و نا درست قرار گرفته باشد، همواره پیام آن پیام زیبایی است.

ماریو سالوادوری در انتها کتاب خود را اینگونه به پایان میرساند:

در نظر مهندسین و معماران تردیدی وجود ندارد که تنها وقتی فرم های سازه ای مدرن بطور صحیح استفاده میشود که معمار درکی قوی از مسایل سازه ای داشته باشد . البته تحقق این امر مستلزم آن نیست که تمام معماران ریاضیدان باشند،بلکه ضروری است تمامی افرادی که میل دارند مقصود خود را در بنا از طریق اشکال سازه ای بیان کنند ابتدا استفاده از ابزار تجزیه و تحلیل کمی را بخوبی فرا گیرند .آنها بعدها تعجب خواهند کرد که چگونه شناخت حسی تربیت یافته آنها غالبا بدون بکارگیری مهارتهای ریاضی متعدد به راه حل های صحیح منجر میگردد.

رشته سازه بسرعت تحت فشار نیازهای در حال رشد جامعه پیشرفت میکند .مهندسین محاسب و معماران باید در جهت درک متقابل و همکاری پر ثمر هرچه بیشتر تلاش نمایند .باشد که با همکاری متخصص فنی و طراح هنری شکوه بیشتری برای معماری حاصل آید و به این ترتیب خدمات بزرگتری به بشریت صورت گیرد......

 3/9/1393

مهندس خسرو زارع

آخرین بروز رسانی مطلب در پنجشنبه ، 6 آذر 1393 ، 00:29

مساله قبله در معماری اسلامی/قضية القبلة في العمارة الإسلامية/Qibla issue in Islamic architecture

فرستادن به ایمیل چاپ مشاهده در قالب پی دی اف

یکی از نشانه های معماری اسلامی ، دفن درگذشتگان به سمت کعبه است. در معماری آرامگاه ها و بقاع متبرک و در قبرستان های شهرهای مسلمانان ، جهت عمومی قبرها ، نشان دهنده ی جهت کعبه است. اما مطالعات اخیر نشان میدهد که تعداد زیادی از محراب های مساجد تاریخی و قبرهای حرمهای مهم دینی ، با قبله زاویه دارد.

این موضوع قابل تامل و تحقیق است که چرا محراب ها و قبرها با جهت قبله زاویه دارد؟ آیا دانشمندان و منجمان و معماران سده های مختلف در تمدن اسلامی از تعیین دقیق قبله ناتوان بوده اند؟ یا تساهل و یا اغماض در تعیین دقیق جهت قبله در برخی فرقه ها و مذاهب وجود داشته است؟

برخی از محرابها و بقاع گاه تا بیش از 25 درجه از قبله انحراف دارند که با وجود استثنا بودن این میزان انحراف، موضوع نیازمند بررسی جدی است. تصویر زیر مسجد تاریخی ملک زوزن در منطقه خواف ، خراسان ایران است که قبله ی محراب آن انحراف دارد وبر قبله منطبق نیست.

ومن علامات العمارة الإسلامية دفن الميت باتجاه الكعبة. وفي عمارة المقابر والمقدسات وفي مقابر مدن المسلمين يشير الاتجاه العام للمقابر إلى اتجاه الكعبة. لكن الدراسات الحديثة تظهر أن عددا كبيرا من مذابح المساجد التاريخية ومقابر المزارات الدينية المهمة لها زاوية مع القبلة. ويجدر بنا التأمل والبحث لماذا تكون المذابح والقبور زاوية مع اتجاه القبلة؟ فهل عجز العلماء والفلكيون والمعماريون على مر العصور المختلفة في الحضارة الإسلامية عن تحديد القبلة بدقة؟ أم أنه كان هناك تسامح أو تساهل في تحديد اتجاه القبلة عند بعض الطوائف والأديان؟ تنحرف بعض المذابح والمقامات أحيانًا عن القبلة بأكثر من 25 درجة، الأمر الذي، رغم استثناء هذا القدر من الانحراف، يتطلب تحقيقًا جديًا.

الصورة أدناه هي مسجد المَلِك زوزَن التاريخي في منطقة خَف، خراسان، إيران، الذي انحرفت قبلته من المذبح ولم تتطابق مع القبلة.

One of the signs of Islamic architecture is the burial of the deceased towards the Kaaba. In the architecture of tombs and holy places and in the cemeteries of Muslim cities, the general direction of the graves indicates the direction of the Kaaba. But recent studies show that a large number of altars of historical mosques and graves of important religious shrines have an angle with the Qibla. It is worth pondering and researching why altars and graves have an angle with the direction of Qibla? Have scientists, astronomers and architects of different centuries in Islamic civilization been unable to accurately determine the Qibla? Or has there been tolerance or indulgence in determining the exact direction of Qibla in some sects and religions? Some altars and shrines sometimes deviate from the Qibla by more than 25 degrees, which, despite the exception of this amount of deviation, requires serious investigation

The picture below is the historical mosque of Malek Zozan in Khaf district, Khorasan, Iran, whose qibla of the altar is deviated and does not match the qibla.


آخرین بروز رسانی مطلب در پنجشنبه ، 6 مهر 1402 ، 20:55

مسجد ملک زوزن.تاریخی.کم نظیر. بکر./Malek Zozan Mosque. Historical. Unique. original/مسجد مالك زوزان تاريخي فريد من نوعه. إبداعي

فرستادن به ایمیل چاپ مشاهده در قالب پی دی اف

زوزن شهری تاریخی در منطقه خواف- منطقه ای در نیمه جنوبی خراسان بزرگ- است . بنا بر گمانه زنی ها در قرن هفتم قمری در دوره خوارزمشاهیان و  بنا به برخی گمانه زنی ها ، در قرن پنجم،در دوره سلجوقیان ، در این شهر مسجدی زیبا ساخته شد.  بیش از 9 قرن است كه مسجد ملك چشم هر بیننده ای را خیره ساخته است.
از این مسجد زیبای دوران خوارزمشاهی دو ایوان برجای مانده كه چشم نواز گردشگران است.  این مكان تاریخی در 20 بهمن 1318 هجری شمسی -فوریه 1940- ، با شماره 340 به عنوان یكی از آثار ملی ایران ثبت شد. این مسجد زیبا به سبك خراسانی ساخته شده .
مسجد ملك در این دوره توسط 'قوام ‌الدین موید‌الملك ابوبكر علی الزوزنی' بر روی مسجدی كه از قبل در شهر بود و قراین آن نشان می ‌دهد كه در دوره سلجوقی ساخته شده، در سال 616 هجری قمری ساخته شده است.  مساحت فعلی مسجد بیش از 1000 مترمربع است ولی از نماهای جانبی متصل به دیواره‌ های بیرونی مسجد كه هنوز باقی مانده، پیداست كه بیوتات و شبستان‌ های مسجد در جهات شمال و جنوب بیش از وضعیت فعلی گسترده بوده است.  مسجد ملك زوزن در 66 كیلومتری جنوب غربی خواف واقع شده و تنها بنای آجری بر جای مانده از بقایای شهر تاریخی زوزن و یادمانی ارزشمند از شكوه و عظمت این منطقه است.  این مسجد دومین مسجد تاریخ ‌دار دوره خوارزمشاهیان است .آنچه در حال حاضر از معماری بنا باقی مانده، دو ایوان كوچك و بزرگ مقابل هم در اضلاع شرقی غربی است كه هسته بنای عظیمی بوده كه برخی معتقدند به عنوان مسجد - مدرسه بنیان شده و به دلیل حملات سپاهیان مغول در 617 هجری قمری كار بنای آن نیمه تمام رها شده است.  و در زلزله سال 737 هجری قمری ویران شد. در قسمت غربی ایوان قبری وجود دارد كه گفته می‌شود متعلق به پسر ملك زوزن است.
محرابی  زیبا با سبک ایلخانی به تازگی بر اثر حفاری از زیر آوار بیرون آمده است. این مسجد یكی از قدیمی ‌ترین بناهای ایرانی است كه در تزیین نمای خارجی آن از كاشی‌ هایی دو رنگ استفاده شده و بنا به دلایلی برخی از محققان این مسجد را متعلق به كاخ ملك زوزن می‌ دانند.
عکسی که گرفته ام، متعلق به تزیینات زیبای کتیبه ی داخل ایوان قبله و مربوط به بازدید شهریورماه 1402 هجری شمسی- سپتامبر 2023 - است.


زوزان هي مدينة تاريخية في منطقة خاف - وهي منطقة تقع في النصف الجنوبي من خراسان الكبرى. وبحسب التخمينات، تم بناء مسجد جميل في هذه المدينة في القرن السابع خلال فترة خوارزمشاه، وبحسب بعض التخمينات، في القرن الخامس خلال الفترة السلجوقية. لأكثر من 9 قرون، أبهر مسجد الملك أعين كل مشاهد. بقي من هذا المسجد الجميل الذي يعود تاريخه إلى فترة خوارزم شاهي رواقان، وهو أمر يلفت انتباه السياح. تم تسجيل هذا المكان التاريخي كأحد المعالم الوطنية الإيرانية في 20 بهمن 1318 هـ - فبراير 1940 - برقم 340. تم بناء هذا المسجد الجميل على الطراز الخراساني. بني مسجد الملك في هذه الفترة على يد قوام الدين مؤيد الملك أبو بكر علي الزوزاني على مسجد كان موجودا بالفعل في المدينة وتشير شواهده إلى أنه بني في العصر السلجوقي سنة 616 هجرية. تبلغ مساحة المسجد الحالية أكثر من 1000 متر مربع، ولكن من المناظر الجانبية الملحقة بجدران المسجد الخارجية التي لا تزال باقية، يتضح أن أحياء وبلاطات المسجد في الاتجاهين الشمالي والجنوبي كانت أكثر أوسع من الوضع الحالي. يقع مسجد مالك زوزان على بعد 66 كيلومترًا جنوب غرب الخاف، وهو المبنى الوحيد المبني من الطوب المتبقي من بقايا مدينة زوزان التاريخية وتذكيرًا قيمًا بمجد هذه المنطقة. يعد هذا المسجد ثاني مسجد تاريخي في فترة خوارزمشاه، وما بقي من عمارة المبنى اليوم عبارة عن رواقين صغيرين وكبيرين يواجهان بعضهما البعض على الجانبين الشرقي والغربي، واللذان كانا نواة مبنى ضخم يعتقد البعض أنه تم تأسيسه على شكل مسجد-مدرسة وبسبب هجمات قوات المغول عام 617هـ تركت بناءها نصف مكتمل. وقد دمرت في زلزال سنة 737 هـ. يوجد في الجزء الغربي من الرواق قبر يقال أنه لابن ملك زوزان. تم مؤخرًا استخراج مذبح جميل على الطراز الإيلخاني من تحت الأنقاض. يعد هذا المسجد من أقدم المباني الإيرانية، وهو مزين بالبلاط ذي اللونين، ولبعض الأسباب يعتقد بعض الباحثين أن هذا المسجد ينتمي إلى قصر الملك زوزان. الصورة التي التقطتها تعود للزخارف الجميلة للنقش الموجود داخل رواق القبلة وهي مرتبطة بالزيارة في سبتمبر 2023.


Zozan is a historical city in the Khaf region - a region in the southern half of Greater Khorasan. According to speculations, a beautiful mosque was built in this city in the 7th century during the Khwarazmshah period, and according to some speculations, in the 5th century, during the Seljuk period. For more than 9 centuries, the Melk Mosque has dazzled the eyes of every viewer. Two porches remain from this beautiful mosque of the Khwarezm Shahi period, which is an eye-catcher for tourists. This historical place was registered as one of Iran's national monuments on 20 Bahman 1318 AH -February 1940- with number 340. This beautiful mosque was built in Khorasani style. The Malik Mosque was built in this period by Qawam al-Din Muayid al-Malik Abu Bakr Ali al-Zuzani on a mosque that was already in the city and its evidence shows that it was built in the Seljuk period, in 616 AH. The current area of the mosque is more than 1000 square meters, but from the side views attached to the outer walls of the mosque that still remain, it is clear that the biotat and the mosque's naves in the north and south directions were more extensive than the current situation. Malek Mosque of Zozan is located 66 kilometers southwest of Khawf and is the only brick building left from the remains of the historical city of Zozan and a valuable reminder of the glory of this region. This mosque is the second historic mosque of the Khwarazmshah period. What is left of the building's architecture today are two small and large porches facing each other on the east and west sides, which was the core of a huge building that some believe was founded as a mosque-school and because The attacks of the Mongol troops in 617 AH left its building half-finished. And it was destroyed in the earthquake of 737 AH. In the western part of the porch, there is a grave that is said to belong to the son of Melek Zuzan. A beautiful altar in Ilkhani style has recently been excavated from under the rubble. This mosque is one of the oldest Iranian buildings, which is decorated with two-color tiles, and for some reasons, some researchers believe that this mosque belongs to the palace of King Zozan. The photo I took belongs to the beautiful decorations of the inscription inside the Qibla porch and is related to the visit in September 2023

.

دیدار استاندار خراسان رضوی با جمعی از مهندسان معمار

فرستادن به ایمیل چاپ مشاهده در قالب پی دی اف

شب گذشته، شنبه اول اردیبهشت 1403 شمسی، به مناسبت روز معمار، استاندار خراسان رضوی با تعدادی از معماران، شهرسازان و متخصصان مرمت، دیدار کرد. از معماران پیشکسوت دکتر افضلیان و مهندس احمدی، و از مدرسان دانشگاه ها، دکتر محسنی، دکتر رضوانی، دکتر کامل نیا، رئیس دانشکده معماری دانشگاه فردوسی، دکتر مومن آبادی رئیس دانشکده معماری دانشگاه آزاد اسلامی مشهد ، دکتر ایوانی از دانشگاه پیام نور، دکتر استادی، و از مشاوران دکتر تاتاری، و مهندس فقیه نیا  و از مراکز مطالعاتی دکتر عرفان از مرکز تحقیقات شما، از جمله مدعوین این جلسه بودند.
نقد وضعیت آموزش معماری، وضعیت امضا فروشی، وضعیت سیما و منظر، و فقدان جایگاه مناسب برای معماران و شهرسازان در نهادهای استانی و شهری از مهمترین انتقادات مطرح شده بود.
پیشنهاد تاسیس نظام معماری در سطح استان بصورت منفک از نظام مهندسی، راهبری صادرات خدمات معماری به آسیای میانه، تاسیس شورای توسعه مشهد، و استفاده از معماران در نگرش تمدنی به ابنیه تاریخی در حال تخریب در سطح استان و تعریف عملیات مرمتی برای توسعه گردشگری با هدف ایجاد اشتغال پایدار در سطح روستاها و شهرها، و مراجعه به توان مهندسان معمار در استان برای طراحی معماری پروژه های نهضت ملی مسکن از مهمترین راهکارهای عملیاتی مطرح شده در جلسه دیشب با سردار نظری و دکتر خدایی معاون عمرانی استاندار بود.


آخرین بروز رسانی مطلب در يكشنبه ، 2 ارديبهشت 1403 ، 14:02

شهر اسلامی رویا یا واقعیت.روزنامه ایران.8/4/91

فرستادن به ایمیل چاپ مشاهده در قالب پی دی اف

شهر اسلامي؛ رؤيا يا واقعيت

مهندس محمد هادی عــرفان

شهر، تغییر شکل یافته کلمه شار است.‌ کلمه ایرانی و نشانه‌ای از مدنیت دیرپای این سرزمین. هزاران سال است که شهر در فرهنگ این سرزمین وجود دارد و البته ساخته و پرداخته مي‌شود. اما کلمه شهرسازی به نظر بسیاری از اندیشمندان معاصر برگردان نه چندان امانتدارانه‌ای از urbanism است.‌ در كالبدشكافي اين كلمه مي‌توان گفت پسوند «ساز» برگرفته از بن مضارع ساختن است. در واقع پسوند ساز فی نفسه فعل امر بساز را با خود همراه و در خود مستتر دارد. لذا نگارنده از این کلمه نوعی حالت آمرانه و نگاه از بالا و بلکه تحکم را می‌فهمد. در واقع در این نگاه به کلمه می‌توان از شهرساز و شهرسازی معنایی یک جانبه دریافت نمود. معنایی که در متن خود نگاهی فرادستی به مردم دارد و مردم را فرودست و عامل مجری این روند می‌پندارد.
واقعیت آن که شهرسازی به همان معنایی که در ایران فهمیده و طی دوران پهلوی اول و دوم فهمیده و عمل شد، عملاً فعلی مستبدانه و ابلاغی بوده است.‌ به همین خاطر هم شابلون رضاخانی توسعه- یا به تعبیر ملاطفت‌آمیزتر، الگوی تهران- در کمتر از نیم قرن بر بدنه بافت‌های عمده شهرهای اسم و رسم‌دار ایرانی حک مي‌شود و هر شهری دارای بافتی مي‌شود منقطع و تکه تکه که البته بعداً بافت فرسوده می‌خوانندش.
به این اقدام معمولاً می‌توان میدان یا میدان‌هایی و چهار یا 6 خیابان به هم رسیده را هم افزود. این الگو از همدان تا بیرجند قابل مشاهده است. در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی، بازگشت به خویشتن با اقبال مواجه است لذا اصطلاحاتی مانند معماری ایرانی و.‌.. کم کم در فضای بعد از انقلاب رونق افزون‌تر از گذشته‌ای پیدا می‌کند. اما ترکیب شهرسازی اسلامی یا شهرسازی اسلامی- ايراني ترکیب نوساخته‌ای است و با وجود این که هم اکنون چند سالی است برخی دانشگاه‌ها در کشور به تربیت دانشجوی شهرسازی اسلامی مشغول هستند ولی هنوز هم می‌توان بر روی چیستی این مفهوم به بحث نشست. بماند که اساساً بحث شهرسازی اسلامی یکی از بحث‌های داغ و روز اندیشمندان و حکمرانان جهان اسلام است و تلاش‌های وسیعی در این زمینه در مالزی، عربستان و یوگسلاوی زودتر از ایران شروع شده است.‌ در فضای فعلی کشور می‌توان صاحبان فکر و قلم در این زمینه را در چند اردوگاه فکری تقسیم‌بندی نمود. عده‌ای از اندیشمندان آشکار و پنهان، اساساً قائل به این ترکیب نیستند و البته ادله‌ای هم برای خود دارند. مثلاً یکی از این بزرگان در مورد معماری اسلامی هم نگاهی انکارآمیز داشت و دلیل می‌آورد که وقتی معماری و شهرسازی مسیحی نداریم، طبعاً معماری و شهرسازی اسلامی هم معنا ندارد. عده‌ای دیگر از اندیشمندان با الهام از آرای دكتر سیدحسین نصر، نگاهی تأویلی به معماری و شهرسازی اسلامی دارند. شاید بتوان مرحوم آنه‌ماری شیمل و تیتوس بورکهارت را هم جزو این دسته افراد دانست.‌ این نحله فکری بیشتر از باور به دین خالص؛ باور به نوعی برداشت باطنی و مکاشفه‌ای از دین دارد. لذا برداشت‌های عرفانی و آغشته به رؤیا و الهام و اشراق به دین و معماری دینی اسلام دارد و سعی دارد با مکاشفه و تأویل برای معماری اسلامی به معنایی توحیدی برسد. این نگاه به احتمال زیاد زاویه‌ای جدی با قرائت ائمه معصومین (ع) از دین دارد.‌ نوعی عرفان صلح‌جو که با قدرت و سلطان میانه خوبی دارد و سعی دارد سوسویی از معرفت را در حاشیه مجالست با قدرت سیاسی به نمایش بگذارد. سنت‌گرایی و احترام فوق‌العاده به هر آنچه از گذشته باقی‌مانده از ویژگی‌های این رویکرد است.
دسته دیگری از اندیشمندان این حوزه نگاهی کاملاً کالبدی به موضوع دارند. یعنی تعریف و پسوند اسلامی را به معماری و شهرسازی پذیرفته‌اند و بدون قائل بودن به هیچ تأویلی دقیقاً به دنبال ثبت و کشف روابط فضایی، تکنیک‌های اجرایی، نسبت‌های هندسی و.‌.. در آثار باقیمانده حکومت مسلمانان هستند. مرحوم پوپ از موفق‌ترین افراد در این زمینه است. ارنست کونل و تا حدی استاد کرامت‌الله زیاری را می‌توان جزو این دسته دانست. مهم‌ترین کوشش‌های این طیف بر کشف روابط عملکردی فضاها و بناها مصروف شده و نتایج جالب توجهی هم از تحقیقات‌شان به دست آمده است. چهارمین دسته از اندیشمندان علاقه‌مند به موضوع شهرسازی و معماری اسلامی، کسانی هستند که نگاهی کاملاً مرمتی و میراثی به موضوع دارند. یعنی جنبه حفظ و احیا و مرمت برایشان اولویت دارد. برخی از آنان هنوز هم دغدغه‌هایشان در مقیاس معماری است و برخی نگران بافت‌های شهری آن هم در مقیاس شهرسازی هستند. شاید بتوان مرحوم دکتر باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی را به نوعی جزو این گروه دانست.
مثلاً ایشان در تحلیل مسجد جامع كبير يزد بر جزئیات واقعی بنا متمركز بود و کمتر به سراغ تأویل‌ها و برداشت‌های شبه عرفانی می‌رفت. هر آنچه می‌گفت، بر اساس آنچه می‌دید، بود.‌ لذا مباحثی که مطرح می‌نمود، کاملاً آکادمیک و قابل بررسی بود. پنجمین گروه علاقه‌مند به موضوع را می‌توان مدیران اجرایی دانست.‌ کسانی که عموماً مدرک مهندسی دارند.‌ به خاطر خصلت روحیه مهندسی بشدت نتیجه‌گرا و دوستدار تکنولوژی هستند لذا از طرفی علایق فرهنگی‌شان آنها را وا می‌دارد تا از پسوند اسلامی در موقعیت‌های مناسب استفاده کنند و از طرف دیگر روحیه اجرایی، غیر تأویلی، غیر فلسفی و غیر عرفانی‌شان و طبیعت نتیجه‌گرای موقعیت شغلی‌شان باعث مي‌شود که وارد موضوع شهرسازی و معماری اسلامی شوند و تا از آنان در مورد موضوع سؤال مي‌شود، به سراغ مصداق‌هایی مانند کاشی و طاق و قوس مي‌روند. البته این فی نفسه نه حسن است و نه عیب.‌
ششمین گروه کسانی هستند که نه برای معماری و شهرسازی بلکه در قالب پارادایم فکری آشکارا دینی به سراغ موضوع آمده‌اند. تعابیر محدود اما عمیق شهید سیدمرتضی آوینی یکی از بهترین مصداق‌های این نوع نگاه است. اخیراً نیز حضرت آیت‌الله جوادی آملی و برخی دیگر از بزرگواران وارد مبانی عمیقی از موضوع شده و اشاراتی داشته‌اند. حضرت آیت‌الله مکارم شيرازي نیز اخیراً در پاسخ به استفتائات برخی از مهندسان معمار و شهرساز، افق جدیدی را در نگاه دین به مقوله معماری و شهرسازی گشوده‌اند که جای تقدیر دارد.
شاید نتوان هنوز به قاطعیت از گفتمان شهرسازی اسلامی یا شهرسازی و معماری اسلامی- ايراني صحبت کرد. به گمان نگارنده؛ استفاده از کلمه‌هایی مانند اسلامی در پیامد کلمه‌هایی تخصصی مانند شهرسازی و معماری اگر به خوبی کاویده و تدقیق نشود بیش از حسن، ممکن است آفت به همراه داشته باشد. به هر حال موارد زیر در تبیین مؤلفه‌های شهر اسلامی می‌بایست روشن شود:
1- می‌دانیم که غیر از 11 سال حکومت نبوی و چهار سال حکومت علوی و تنها چند ماهی حکومت کوتاه امام حسن مجتبی(ع) هیچ‌گاه معصوم در رأس حکومت نبوده است.‌ لذا تعبیر پیشنهادی شهر مسلمانان شاید به واقعیت نزدیک‌تر از کلمه‌هایی شبیه شهر اسلامی باشد.
2- شهر اسلامی یک رؤیاست؟ یک چشم‌انداز است؟ یک مطالبه است؟ یا یک واقعیت؟ این باید با گفت‌وگوی بین اندیشمندان روشن گردد. چرا که هم اکنون برخی از اشخاص از این کلمه به مثابه یک آرزو یاد می‌کنند و برخی آن را به عنوان یک ضرورت مي‌بينند. برخی هم آن را حتی مصداقی برای شهرهای مذهبی‌مان به کار می‌برند. حتی در برخی رده‌های اجرایی تمایل به استفاده از پسوند اسلامی آنقدر شایع است که به ترکیبات نیمه طنزی مانند پارک اسلامی هم اشاره مي‌شود!
3- بین شهرسازی و معماری اسلامی- ايراني و شهر اسلامی باید فرق قائل شد. می‌توان شهرسازی اسلامی داشت اما شهر اسلامی به عنوان یک چشم‌انداز باقی بماند و ما به دنبال یک مصداق مشخص از آن در عالم واقع نگردیم. در همه شهرها به هر حال تکدی‌گری، انواع جرائم ممنوع و حرام و بسیاری از اتفاقات می‌افتد که عملاً باعث مي‌شود عنوان شهر اسلامی برای شهرهای ما غیرقابل مصرف شود. می‌توان بر اساس آموزه‌های دین مقدس به سمت شهرسازی و معماری اسلامی و یا با قید مناسب‌تر اسلامی- ايراني رفت و البته کیفیت محیط‌های شهری را ارتقا داد اما ادعای شهر اسلامی ادعایی سنگین و بزرگ است و اگر همین طور بی محابا مصرف شود، شاید ارج و قرب موضوع هم مخدوش شود.
* پژوهشگر معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی، مدیر مرکز مطالعات حکمت دانش و فن شهرسازی و معماری اسلامی- ايراني (شما) و دبیر همایش جایگاه عناصر دینی در توسعه شهری (خرداد1391)

صفحه 1 از 38